تولید یا زایش یا فراوری از مباحث اصلی علم اقتصاد میباشد. تولید عبارت است از تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه با استفاده از منابع و امکانات در دسترس. به عبارت دیگر سلسله اقدامات تبدیل مواد اولیه به کالای نهایی تحت عنوان فعالیتهای اقتصادی منتهی به تولید تعریف میشوند. تولید یا ساخت واژهای است که در درون نهاد بشر وجود داشته است. تولید را همچنین تلاش برای ایجاد فایده و مطلوبیت در جهت ارضای خواستههای افراد تعریف مینمایند. به صورت کلی تولید یعنی ایجاد فواید جدید.
تولید یا زایش یا فراوری از مباحث اصلی علم اقتصاد میباشد. تولید عبارت است از تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه با استفاده از منابع و امکانات در دسترس. به عبارت دیگر سلسله اقدامات تبدیل مواد اولیه به کالای نهایی تحت عنوان فعالیتهای اقتصادی منتهی به تولید تعریف میشوند. تولید یا ساخت واژهای است که در درون نهاد بشر وجود داشته است. تولید را همچنین تلاش برای ایجاد فایده و مطلوبیت در جهت ارضای خواستههای افراد تعریف مینمایند. به صورت کلی تولید یعنی ایجاد فواید جدید.
در حال حاضر شاید اغراق نباشد که گفته شود در هر اقتصادی، هدف نهایی هر تولیدکننده، حداکثر کردن سود و هدف نهایی هر مصرفکننده، حداکثر کردن مطلوبیت میباشد. نکته مهم این است که تولید کالاهای ضروری باید در داخل کشور صورت گیرد و از واردات این قبیل کالاها پرهیز شود چرا که باعث وابستگی به بیگانگان، افزایش بیکاری و پوشالی نمودن قدرت و توان کشور میشود. بنابراین چنانچه کشور دارای توان تولیدی در این قبیل کالاها میباشد، مقامات بایستی در بهینه کردن شرایط تولیدی و افزایش کیفیت و به روزرسانی مداوم کالاهای مربوطه حداکثر تلاش خود را به کار گیرند تا سرمایهگذاران به سمت تولید کالاهای مورد هدف حرکت نمایند.
کشور ایران علیرغم دارا بودن ظرفیتهای اقتصادی نسبتا قوی، برای شروع یک فعالیت اقتصادی و تبدیل آن به یک فعالیت کارا، شرایط مساعدی را در خود نمیبیند به گونه ای که براساس آمارهای جهانی، از لحاظ سهولت کسب و کار، ایران در رتبههای آخر قرار دارد. اصولا سرمایهگذار زمانی اقدام به سرمایهگذاری در شاخهای از صنعت خواهد نمود که بازده مورد انتظار وی بیشتر از سایر شاخهها یا حداقل در محدوده بخشهای دیگر باشد. در دورهای که تنها سود حاصل از سپردهگذاری در بانکها بیشتر از انجام بسیاری از فعالیتهای اقتصادی است، احمقانه به نظر میرسد که کسی به دنبال تولید باشد مگر آن که نیتی غیر از سود اقتصادی را برای خود تعریف نموده باشد.
مشکل دیگری که در حال حاضر در اقتصاد ایران وجود دارد، عدم کارایی لازم در تصمیمات مرتبط با حقوق کار و روابط صنعتی میباشد که براساس نظر بسیاری از کارشناسان، حقوق کار در ایران به جهت حمایت از حقوق کارگران به طرف ظلم به کارفرما تورش پیدا کرده است و این موضوع به معنای استخدام در شرایط رونق و اخراج کارگر در شرایط رکود نمیباشد. به عبارت دیگر اصل معروف «hire and fire» در ایران وجود ندارد و آن قسمت از کار دولت و تامین اجتماعی که مرتبط با تامین نیازهای مالی کارگران در شرایط بیکاری است در عمل به کارفرما محول شده است.
عدم وجود ثبات اقتصادی به دلیل نوسانات شدید متغیرهای اقتصادی و همچنین تعدد تصمیمهای اساسی و سرنوشتساز باعث شده است تا بستر اقتصادی ایران بسیار بیثبات خودنمایی نماید و سرمایهگذاران بخش تولید به دلیل عدم وجود امنیت سرمایهای، قادر به تصمیمگیری مناسب نباشند. همچنین پایین بودن تولید شرکتی و بالا بودن تولید غیر شرکتی باعث شده است که بخش اعظم تولید در اقتصاد ایران توسط خانوارها انجام شود که مهمترین معایب چنین رویکردی، پایین بودن مقیاس تولید، پایین بودن سطح تکنولوژی و عدم تولید برند میباشد که این موضوع باعث کندی حرکت به طرف بازار رقابتی میشود.