هفتم آبانماه داشتم خبر گوش میدادم که شنیدم تلویزیون مِیلی گفت: جاده شیراز به پاسارگاد به علت آسفالت کردن دو روز بسته است، لطفا مراجعه نکنید، حتی شما دوست فلان فلان شده! رو کردم به شخصیت دومم گفتم: خُب چرا دقیقا این روز خاص رو بستن و بقیه روزا بازه؟! بعدشم تو این یکی دو روز چی کار میتونن بکنند؟! یعنی میرسن آسفالت کنند تو این مدت کم؟!
شخصیت دومم رو به من کرد و گفت: آخه خودمونیم، یکی دو روزه میشه جاده به این عریضی و طویلی رو آسفالت کرد؟!
گفتم: من مطمئنم، چون گفتند میخوان آسفالت کنند، اینا دروغ ندارن بگن که، ماشالاه تو این سالها ثابت شده دیگه بر امثال ماها.
گفت: آره خُب راست میگن، دروغشون چیه بندههای خدا، میخوان آسفالت کنند دیگه، زیرسازی رو که نامحسوس انجام دادند، الان محسوستر شده رسیدن به روسازی. البته نه جاده رو بلکه مردم همیشه در غیر صحنه رو.
یکم که فکر کردم گفتم: احسنت، باریکلا، مرحبا به این پشتکار و تلاش شبانهروزی برای زیر و رو سازی مردم مملکت.