در جستجوی زشت‌ترین‌ها

0
چرخ روزگار می‌چرخد تا هر چیزی با نظم خاصی سامان یابد. سیل‌های اخیر هزینه‌های قابل توجهی را به مردم تحمیل نمودند و در عین حال هزینه‌های سنگینی برای حکومت ایجاد گردید که همانند گذشته، رقم واقعی آنها اعلام نمی‌گردد!
بحث افزایش قیمت دلار و درآمدزایی چند صد هزار میلیارد تومانی آن قریب به یک سال است که در دستور کار قرار گرفته است. از آنجایی که نمی‌توان زیاد سخن گفت بهتر است همیشه به دنبال بهترین‌ها بود تا زشت‌ترین‌ها!
در حال حاضر ارزش هر دلار آمریکا نسبت به ریال ایران در محدوده 14 هزار تومان قرار گرفته است که از نظر بنده بالاست. با توجه به شرایط فعلی کشور شاید زمان آن رسیده باشد که قیمت هر دلار آمریکا به صورت غیررسمی در محدوده مشخصی تثبیت گردد.
به یاد دارم دستفروشی را که در مترو جوراب می‌فروخت. جوانی که تحصیل در رشته برق را به پشتوانه دستفروشی ادامه می‌داد چرا که هزینه تحصیلش کم نبود. شرایط کشور به گونه‌ای است که بخش زیادی از فارغ‌التحصیلان رشته برق از شرایط خود رضایت ندارند اما آیا باید هر چیزی را که می‌دانیم به دیگران بگوییم؟! به قول بزرگ و عزیزی که به ما پول می‌داد تا خوب باشیم، بهتر است همیشه به دنبال بهترین‌ها بود تا زشت‌ترین‌ها! در بحث این جوان زحمتکش، بنده حال و روز بچه‌های برق را به وی گوشزد می‌نمودم که چه شود؟!
در دوره فعلی چگونه می‌شود که هر کس خودش را خوب می‌داند و دیگران را بد؟! چگونه می‌شود که هر کس دوست دارد به بقیه اثبات نماید که چیز دیگری است و نسبت به دیگران برتر و متمایز است؟! چگونه می‌شود که برخی صفات حیات وحش به صفات غالب در جامعه تبدیل شده‌اند؟! آیا هر کس می‌تواند بدون هیچ دلیلی دیگران را نادیده بگیرد؟!
در دوره‌ای که ادامه حیات بخش قابل توجهی از مردم نمی‌تواند به سادگی صورت گیرد، آیا نمی‌توان گفت که خودتان را خیلی باهوش می‌دانید در حالی که با این روند، هزار سال دیگر هم به جایی نخواهید رسید؟ آیا نمی‌توان حقایق امروز جامعه را شماره نمود و دستاوردهای چندین ساله را در کنار آن قرار داد؟

بهترین‌ها یا زشت‌ترین‌ها؟!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید