شگفتی‌های پیاپی!

در حال حاضر آمریکا می‌تواند قیمت نفت را کاهش دهد اما کاهش قیمت نفت تا کجا ادامه خواهد داشت؟

از نظر بنده، قیمت نفت تا محدوده 40 دلار کاهش خواهد یافت که دلیل آن احتمالا تحت فشار قرار دادن برخی مخالفان ایالات متحده می‌باشد.

به منظور جبران کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت و فروش نفت می‌توان رویکردهای متنوعی را در دستور کار قرار داد که یکی از مهم‌ترین موضوعات، بحث حذف یارانه‌های پوچ و مسخره‌ای است که دولت به اقلام مختلف اختصاص می‌دهد! در حقیقت می‌توان همه چیز را آزاد نمود و در عین حال یک اقتصاد پویا و بومی‌محور را به نمایش گذاشت! انسان گاهی اوقات می‌ماند چه بگوید؛ در دوره‌ای که قیمت هر کیلو قند بیش از 3 برابر شده است، بحث سهمیه‌بندی سوخت مطرح می‌شود! به یاد دارم که در بحث آزادسازی قیمت یک کالای حیاتی در جواب بنده گفته شد که در صورت اجرای این داستان، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد در حالی که بنده اشتباه می‌کردم و احتمال می‌دادم که آزادسازی مذکور به مسائل امنیتی ختم خواهد شد. امروز در کمال حیرت می‌بینم که همه چیز در حال آزادسازی است! آزادسازی در جامعه‌ای که بیش از %80 اقتصاد آن دولتی و شبه دولتی می‌باشد می‌تواند چه تبعاتی به همراه داشته باشد؟ این بار احتمال نمی‌دهم بلکه با قاطعیت اعلام می‌کنم که خوشبختانه هوای کشور در حال گرم شدن می‌باشد!

نکته جالب‌تر اینجاست که با توجه به اوضاع فعلی که به هیچ وجه مثبت نمی‌باشد، چگونه شاخص بورس تهران با رشد 5600 واحدی مواجه می‌شود؟! هدایت نقدینگی به سمت بازار بورس یک امر بسیار خجسته‌ می‌باشد اما دولتی شدن بورس تهران یک امر دیگر می‌باشد.

قیمت هر دلار آمریکا نیز به محدوده 15 هزار تومان نزدیک می‌شود تا تراز تجاری کشور بیش از پیش مثبت گردد!

در مجموع بهتر است در سراشیبی روزگار، آهسته‌تر حرکت نمود …