در حال حاضر بررسی اوضاع داخلی ایران در بخشهای اقتصادی و اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. ساختار اقتصادی ایران پس از چند دهه میتواند با کمی دقت اصلاح گردد که با توجه به شرایط فعلی کشور، بازنگری برخی رویکردها بیش از پیش احساس میگردد. ساختار اجتماعی فعلی نیز در حال حرکت به سمت آشفتگیهای بیشتر و بیشتر میباشد. ایران امروز اگر بتواند مشکلات اقتصادی خود را پشت سر بگذارد، بعید است بتواند شرایط اجتماعی خود را بهبود بخشد.
بازنگری برخی رویکردهای اقتصادی
-
چگونه میشود که مجوز صادرات محصولات مختلف تمدید یا لغو میگردد در حالی که بازارهای هدف به سادگی قابل واگذاری میباشند! به عنوان مثال آیا میتوان از عرضه محصولات شرکتهای مواد غذایی به هر دلیلی در بازارهای صادراتی جلوگیری به عمل آورد و در عین حال فعالیت شرکتهای رقیب به منظور حذف رقبا را نادیده گرفت؟!
از نظر بنده، بهتر است متناسب با شرایط فصلی و دورهای، صادرات محصولات خام و فله مدیریت شوند و ممنوعیت یا آزاد نمودن صادرات این قبیل محصولات با تدبیر صورت گیرند اما صادرات محصولات فرآوریشده شرکتهای فعال در بازارهای صادراتی نباید با ممنوعیت صادرات مواجه شوند چرا که در زمان ممنوعیت صادرات و غیبت شرکتهای مذکور، رقبای آنها بیکار نخواهند نشست!
به عنوان مثال پس از بازاریابی گسترده شرکتهای ربسازی در بازارهای صادراتی، ممنوعیت صادرات آنها امر قابل دفاعی نمیباشد. شاید بتوان با تعهد گرفتن از شرکتهای مذکور به منظور تامین بازار داخلی در محدوده قیمتی مشخص دفاع نمود اما بهینهترین رویکرد، سهمیهبندی و تامین سهمیه بسیار ارزان برای هر تبعه ایرانی میباشد که میتواند به صورت کاغذی یا الکترونیکی تسویه گردد.
-
چگونه میتوان به نحوه مدیریت بورس اوراق بهادار تهران خرده نگرفت؟ چگونه میتوان به نوسان مصنوعی بازار بیتفاوت بود در حالی که فلسفه اصلی بورس، ایجاد شفافیت و کارایی بالا میباشد؟ چگونه میتوان به صورت دستوری به کنترل بازار پرداخت و از رانت و بیعدالتی ایجاد شده شادمان بود؟
از نظر بنده، گسترش و توسعه بازارهای مالی میتواند یک گشایش بزرگ در ساختار اقتصادی ایران محسوب گردد اما روند فعلی نمیتواند امیدوارکننده باشد چرا که گاو و خرس نمودن ملت، در نهایت دستاورد خاصی ندارد. به عنوان مثال چگونه میشود که سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان طی یک سال گذشته در حدود هفت برابر شده است در حالی که مبنای خاصی به منظور حمایت پدرانه دولت وجود نداشت. چرا بحث شاخصسازی تنها با یک یا چند سهم صورت میگیرد و در عین حال تحلیلها و ارزیابیهای اقتصادی و مالی هم مدیریت میشوند؟!
-
چگونه میشود که در اقتصاد دستوری ایران، بحث نرخ بهره به بازی گرفته میشود؟ چرا برخی بانکها به صورت خودمختار نرخ بهره خود را تعیین مینمایند؟ آیا اقتصاد ایران آزاد است؟
نرخ بهره یکی از فاکتورهای کلیدی اقتصاد میباشد که نظرات متفاوتی پیرامون آن وجود دارد. به همین دلیل هر تیم اقتصادی دارای رویکرد خاصی در قبال نرخ بهره میباشد در حالی که اثرات تخریبی برخی رویکردها با گذشت زمان آشکار میشوند.
بازنگری برخی رویکردهای اجتماعی
-
چگونه میشود که خروجی نهایی انواع و اقسام سیاستها و برنامههای گوناگون، افسردگی و اعتیاد فراگیر جوانان کشور به مواد مختلف و در عین حال تجربه هر رویدادی توسط آیندهسازان کشور میباشد؟
به تجربه ثابت شده است که در دنیای پیرامونی، توزیع بسیاری از متغیرهای طبیعی از تابع توزیع نرمال پیروی میکند. در چنین فضایی میتوان بر خاص بودن و خاص شدن تاکید نمود و باز هم تاکید نمود چرا که هر استعدادی باید در جای خود قرار گیرد! میتوان همه چیز را شکوفا نمود و در عین حال از نابودی داشتهها لذت برد! در نمودار توزیع نرمال، میتوان تنها عده محدودی را شاخص و خاص ارزیابی نمود و سایرین را عادی فرض کرد!
-
چگونه میشود که نمایش همه چیز آزاد میشود اما استفاده از هر چیزی آزاد نمیشود؟!
در جامعهای که نهادها و سازمانهایش در کمال آرامش به نقض یکدیگر مشغول میباشند بهتر است سلب آسایش بزرگان مورد تاکید قرار نگیرد! بدیهی است که اگر قرار است جامعه به صورت آزاد باشد، باید هر موضوع مورد نیازی آزاد گردد و اگر قرار است جامعه به صورت بسته باشد، باید هر موضوع مورد نیازی کنترل شود تا بتوان سیاستهای هر رویکرد را بهینه نمود.
-
چگونه میشود که هر چیزی بدون زحمت دادن به دیگران قابل دسترس میباشد؟! چگونه میشود که ارتباطات پاک و سالم بهترین رویکرد مورد تاکید میباشند؟!