افول غرب وحشی!

0
فاصله ایران امروز با ایالات متحده همانند تفاوت قدم زدن بر روی اورست با قدم زدن بر روی ماه می‌باشد. بدیهی است که هر رویکرد آمریکایی‌ها قابل تحسین نمی‌باشد اما شاگرد چندم کلاس به شاگرد اول خرده می‌گیرد؟!
سخن گفتن در حالی که صبر طرف مقابل بالاست طاقت‌فرسا تعبیر نمی‌گردد. شاید نقد تقریبا همه چیز یک حکومت حداقل به یک تذکر ختم می‌شد اما به هر دلیلی جمهوری اسلامی به هر موضوعی حساسیت نشان نمی‌دهد که چنین رویکردی در شرایط عادی تحسین برانگیز می‌باشد.
به یاد دارم که در دوران دانشجویی، آقای شرافت تعریف می‌نمودند که در دوران تحصیل در آمریکا، یک کشاورز به دانشگاه آمده بود و به یکی از اساتید می‌گفت: تو باید مشکل من را حل کنی چرا که با پول مالیات من حقوق میگیری. در ایران امروز عبور از درب ورودی دانشگاه داستان دارد. دیگر وقت گرفتن‌های قبلی و سایر داستان‌ها بمانند که گفتن و تنها گفتن تمسخرآمیزترین کار عالم می‌باشد.
شاید متمایزترین تفاوت آمریکا با ایران پاسخگو بودن آحاد مختلف جامعه نسبت به عملکرد خود می‌باشد. برخی مسائل به ظاهر ساده می‌باشند اما بسیار تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز هستند. عدم بت‌سازی از هیچ چیز یک عیب دارد و آن هم از بین رفتن حریم‌ها و احترام‌ها می‌باشد که می‌توان با یکسری تزریقات فرهنگی این موضوع را تعدیل نمود اما مزیت بزرگ عدم بت‌پنداری نسبت به هر چیزی، اصلاح امور در بخش‌های مختلف می‌باشد. به عنوان مثال در ایالات متحده پزشکان پاسخگو می‌باشند در حالی که در مریخ، قصه نسخه صد بار هم تعویض گردد لزوما نباید آب از آب تکان بخورد. در حقیقت یک پزشک به سادگی می‌تواند بیمار خود را از هستی ساقط نماید و بدون هیچ تنشی امضای بیمار را به همگان نشان دهد! مثال‌های از این دست در بخش‌های مختلف قابل مشاهده می‌باشند که شمارش موردی تفاوت‌ها مشکلی را حل نمی‌نماید.
در بحث گرانی و تورم خیره‌کننده امروز هیچکس پیدا نمی‌شود بگوید که آقای کاسب، به لطف خردورزی تاریخی و مدبرانه شما، چیزی از نقدینگی مانده است؟!
در کشوری که رشوه گرفتن در آن برای دوره‌ای حرام بود، بعدها ناپسند قلمداد می‌شد و در حال حاضر عرف شده است، سخن گفتن پیرامون خوبی‌ها دارای پشتوانه نمی‌باشد.
سیاست همان است که با شیپور ریا و نفاق پیوسته نداشته‌ها را به تصویر کشید و در عین حال خوشحال بود که حداقل چند عزیز به تصدیق نداشته‌ها می‌پردازند.
روش حکومت‌داری رضاخان به اندازه‌ای زیر سوال می‌باشد که یک بچه هم می‌تواند با کمی تفکر بدون پشتوانه بودن چنین عملکردی را گوشزد نماید. روش حکومت‌داری جمهوری اسلامی نیز به اندازه‌ای عبرت‌آموز است که هر کس در هر کجا که دستش برسد، حقوق سایرین را نادیده خواهد گرفت! به عنوان یک مثال ساده، در ایران امروز نحوه رانندگی بسیاری از افراد به گونه‌ای است که تعدی به حقوق دیگران را زرنگ بودن تفسیر می‌نمایند!
در مجموع می‌توان بیان نمود که در ایالات متحده به هر حراف نادانی که برخلاف قواعد مورد تعصب اظهارنظر می‌نماید گفته نمی‌شود که ذهن خود را بسته‌ای!
در حال حاضر یک سناریو آقای ترامپ می‌تواند تسلط بر همه چیز و احیانا رونمایی از دارو و واکسن کرونا و پیروزی در یک جنگ غرورانگیز باشد. به عبارت بهتر اگر حکومت‌های دیگر می‌توانند تخلیه انرژی مصنوعی را در دستور کار قرار دهند، اسطوره هالیوود هم می‌تواند بازی نماید.

تغییر هزار هزار است اما پنیر نمک دارد و گوشت اوره!

Share.

About Author

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

Leave A Reply