عرض تبریک

0
در حال حاضر بلوک غرب نمی‌تواند همانند گذشته پیرامون مسائل گوناگون تصمیم‌گیری نماید. بحث برجام می‌تواند تعیین تکلیف گردد اما نوع تعامل غربی‌ها با مردم ایران قابل دفاع نبوده است. داستان رویکردهای جمهوری اسلامی یک موضوع است و نوع تعامل غربی‌ها موضوع دیگری است. به عنوان مثال اعتقاد و پافشاری بر یک مذهب یا ایدئولوژی خاص که می‌شود هر چیزی غیر از لیبرالیسم! بنابراین غربی‌ها نیز بدون تقصیر نبوده‌اند …
مفهوم آزادی اگرچه می‌تواند همه چیز را شامل شود اما هر آزادی قابل تحسین نیست. به عنوان مثال مفهوم آزادی برای یک جوان لزوما قابل درک نمی‌باشد. حق تعیین رای در سن 18 سالگی قابل دفاع است اما حمل سلاح گرم یا سرد برای یک جوان با کدام عقل توجیه می‌گردد؟!
در فرهنگ خاور دور یکسری تعریف‌های مشخص برای جوانان مطرح می‌شود که لزوما نامطلوب نمی‌باشند. به عنوان مثال مقاومت در برابر سختی‌ها و جنگیدن با مشکلات بدون پشتوانه نمی‌باشد. همچنین همت بلند در کنار قناعت به هیچ وجه احمقانه نمی‌باشد چرا که بخش اعظم جامعه عادی و نرمال می‌باشند. بنابراین پافشاری بر خاص شدن و خاص بودن لزوما قابل دفاع نیست.
شاید غربی‌ها ساختار اقتصادی تحسین برانگیزی را دارا باشند اما ساختار اجتماعی آن‌ها لزوما قابل تحسین نیست. به عنوان مثال پس از چند دهه آرام آرام می‌توان نتایج افزایش تصاعدی نرخ طلاق و تضعیف نهاد خانواده را شماره نمود چرا که بحث نرخ رشد جمعیت یک موضوع است و بحث معضلات گوناگون ناشی از فروپاشی خانواده موضوع دیگری است.
زندگی در جهان سوم که داستانش متفاوت است چرا که هر چیزی تدبیر می‌خواهد و در عین حال حکمت همان چیزی است که در بافت جامعه قابل مشاهده است! در چنین فضایی می‌توان انواع و اقسام خردبافی‌ها و اندرزها را در آغوش کشید چرا که تناقض در مسائل گوناگون به سادگی قابل تشخیص نمی‌باشد!
یک جوان زمینی لزوما نابودی رویاهایش را نمی‌بیند چرا که سرشار از انرژی و غرور است در حالی که یک جوان مریخی نباید خرده بگیرد که چرا همه چیز به نفع جوانان است! به عنوان مثال یک دکتر می‌آید و دقیقا همه چیز جوانان را تدبیر می‌نماید …
فضای یک جامعه باید به گونه‌ای باشد که جوانان بتوانند الگوهای مختلف را مشاهده نمایند و در عین حال نفس کشیدن را امکانپذیر ارزیابی نمایند. در ایالات متحده علیرغم وجود صنعت بسیار قابل تحسین هالیوود، یک ملت تنها راه موفقیت را هالیوود نمی‌دانند چرا که اسطوره‌های حقیقی و با ارزش آن‌ها به هیچ وجه پوشالی نمی‌باشند …
در حال حاضر آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران می‌تواند همانند آقای روحانی به بهانه‌های مختلف ادب نمودن جوانان و احیانا متلاشی نمودن آنان را در دستور کار قرار دهد در حالی که در مقابل می‌تواند با انجام یکسری اصلاحات گسترده همه چیز را تغییر دهد. به عنوان مثال به سادگی می‌توان یک بخش دولتی شفاف را در تعامل با یک بخش خصوصی کارآمد و پویا مورد تاکید قرار داد.
آقای روحانی به دنبال تکرار مدل آقای خاتمی بود که به هر دلیلی امکان تحقق آن میسر نگردید در حالی که تکرار دوران آقای خاتمی یک امر دور از ذهن نبود. بنده به هر دلیلی از عملکرد هشت سال اخیر رئیس جمهور روحانی رضایت نداشتم اما به صورت پیوسته در برهه‌های مختلف تقریبا همه چیز را لگدمال می‌نمودم که خوشبختانه آقای روحانی بر سر ما منت می‌گذاشتند و کمالات بیشمار استاد را یکی پس از دیگری شماره می‌فرمودند!
در حال حاضر نیز می‌توان ضمن عرض تبریک به آقای رئیسی برخی مسائل را مرور نمود که احیانا استکباری می‌باشند در حالی که شب یا روز خواهد گذشت …

تعریف یک اقتصاد کارآمد و پویا

اقتصاد ایران می‌تواند به مرور سامان یابد اما نوع سیاست‌گذاری‌های کلان به هیچ وجه قابل دفاع نمی‌باشند. مهمترین رویکردهای مورد نیاز با توجه به شرایط فعلی عبارتند از:
  • ایجاد سامانه جامع سهمیه‌بندی، رتبه‌بندی، رای‌گیری و …
  • کاهش نرخ بهره و توقف خلق نقدینگی بانک‌ها به وسیله نظام بانکداری ذخیره کامل
  • گسترش و توسعه بازارهای مالی
  • شیشه‌ای نمودن بخش‌های مختلف دولتی و حکومتی به جز نهادهای امنیتی و نظامی
  • تعامل اقتصادی با همسایگان و کشورهای قدرتمند

اصلاح یکسری رویکردهای اشتباه

بحث تخصیص منابع به سبک جمهوری اسلامی بیشتر مریخی است تا زمینی چرا که در زمین همه چیز براساس عقل و منطق قابل بررسی می‌باشد اما در مریخ داستان فراتر از این حرف‌هاست! به عنوان مثال در موضوع یارانه‌ها چگونه می‌توان جامعه را به چند دسته تقسیم نمود در حالی که عقل حکم می‌نماید که تمام اقشار جامعه تحت پوشش قرار گیرند چرا که از یک طرف هزینه‌های تحمیلی حکومت برای همگان خلق می‌شوند و از طرف دیگر منابع و امکانات کشور دقیقا برای همگان می‌باشند.

بسترسازی به منظور فعالیت‌های دانش‌بنیان

شرکت‌های دانش‌بنیان و فعالیت‌های تحقیقاتی تعریف دارند. در اواخر دولت دهم به هر دلیلی رونمایی از دستاوردهای بیشمار در دستور کار قرار می‌گرفت. در اواخر دولت دوازدهم نیز رونمایی از دستاوردهای متعدد در جریان است که این موضوع بیش از هر چیزی می‌تواند دلسردی متخصصان و نخبگان کشور را به ارمغان آورد. اساسا فعالیت‌های علمی نیازمند انگیزه می‌باشند که تامین نیازهای مادی قشر نخبه و فراموش شده کشور بخشی از موضوع می‌باشد. بخش دیگر عبارت است از احترام و صداقت نسبت به شعور افراد.

جوان عبرتش شماره گردد ز تقصیر ***** تا بهر عبرت بگردد حکیم و با تدبیر

حکمت دریایی است ز عبرت و تدبیر ***** پس تا توانی عبرت بیاموز ز تدبیر

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید