بوسه اکبر

0
یکی از مواردی که بهتر است تعیین تکلیف گردد و نوع قضاوت‌ها زمینی شود بحث بازی‌های روزگار است. به عبارت دیگر هر چیزی لزوما همان چیزی نیست که باور می‌شود!
از نظر بنده می‌توان خاک بزرگان بودن را اعلام نمود تا حداقل قصه‌های هزار و یک شب کم و کمتر شوند. در حال حاضر دیگر می‌توان بیان نمود که خروج غربی‌ها از افغانستان یک مهر «خوش باشید …» بر پیشانی نظرشدگان بوده است! افغان‌ها لزوما یک تهدید نیستند در حالی که بازی روزگار حضرت نمی‌شناسد. شاید کمی دیر بود اما مرور کتیبه‌های اختلافات مذهبی و قومی-قبیله‌ای دور از ذهن خط‌خطی نشده‌اند!
بدیهی بود که جمهوری اسلامی همانند بسیاری از مسائل دیگر با داستان افغانستان نیز نتواند قابل تحسین برخورد نماید. یک عقل نرمال حکم می‌نماید که با توجه به شرایط فعلی می‌توان مهاجران را به عنوان بخشی از جامعه پذیرفت و در عین حال متناسب با ویژگی‌های فردی و اجتماعی طبقه‌بندی و استعدادیابی نمود در حالی که این قبیل سخنان به هیچ وجه در قواره رویکردهای رایج نمی‌باشند. به عبارت دیگر می‌توان بیان نمود که شایسته‌سالاری یکی از بدیهیات توسعه پایدار است …
در غرب وحشی یک ملت مهاجر هستند و به سادگی برای بهتر شدن با یکدیگر تعامل و همکاری می‌نمایند در حالی که در مریخ بخش غالب مردم حتی حاضر نیستند یکدیگر را تحمل کنند چه برسد به کارهای تیمی و هم‌افزایی!
بحث ورود مهاجران تازه می‌تواند وارد فازهای تنش‌زا شود در حالی که مشکل مملکت این نیست. به عنوان مثال می‌توان حجم عظیم اراضی بیابانی و بلا استفاده کشور را به صورت سرمایه و زمین از سرمایه‌گذار و کار و محصول از سرمایه‌پذیر به صورت عایدی نصف نصف مورد بهره‌برداری قرار داد که عمدتا بحث آب مطرح است …

گر آه عالم نگیرد خرده‌ای ***** بوسه اکبر فدایت خرده‌ای

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید