دیزنی بزرگ در آغوش رفاقت!

رقابت در بازارهای گوناگون باعث لفزایش کیفیت و کمیت می‌شود و این موضوع قابل انکار نیست. به صورت کلی اصل رقابت اکسیری است بهر رضایت گرچه زحمت رفاقت دردانه‌عروس نمی‌طلبد!

جالب است که نقل شده است در زمان پیامبر اسلام شکایتی مبنی بر گرانفروشی یک کاسب به ایشان می‌رسد و برخلاف نظر یاران، حکم مصادره و یا جریمه اموال کاسب نهی می‌گردد و در کمال حیرت حکم عرضه کالا در بازار صادر می‌گردد!

بحث اقتصاد اسلامی به مراتب بهتر از اقتصاد سوسیالی است و تا حدود قابل توجهی دقیقا مصداق اقتصاد لیبرالی است! نکته غیرقابل انکار توسعه‌یافتگی چشمگیر اقتصاد لیبرالی امروز نسبت به اقتصاد اسلامی دیروز است که می‌توان در پاسخ بیان نمود؛ اقتصاد اسلامی قرن‌ها پیش از اقتصاد کلاسیک یکسری مفاهیم لیبرالی را عرضه نموده است اما در هر حال پایه و اساس اقتصاد پیشرفته و توسعه‌یافته امروز به هیچ وجه نیازمند اقتصاد اسلامی نیست چرا که عمدتا بحث بهره نکته کم‌رنگ شده اقتصاد امروز است که این نیز حداکثر به بحران منتج می‌گردد و با اعمال یکسری تدابیر روند اصلاح می‌گردد …

اقتصاد تحسین برانگیز غربی‌ها یک مدل بسیار هنرمندانه و متفکرانه است که حداکثر می‌توان یکسری حواشی آن را چپ و راست نمود در حالی که پایه و اساس آن منطقی و بسیار متفکرانه طرح‌ریزی شده است.

در حال حاضر اقتصاد ایالات متحده آمریکا یک شاهکار است و در عین حال افسانه دلار آمریکا یک گنج بدون انتهاست که تا زمان عوض نشدن صاحب غول چراغ جادو کوچک و بزرگ را مهیا خواهد ساخت! به سادگی می‌توان یکسری حواشی پیرامون اقتصاد این امپراتوری مطرح نمود اما نقد ریشه‌ای چنین ساختار فوق‌العاده‌ای از عقل و انصاف به دور است …

امروز رویترز (Reuters) خبری مبنی بر سفر هیئت سرمایه‌گذاران متشکل از غول‌های بزرگ تجاری آمریکا و جهان به ویتنام به منظور نفوذ، استثمار و بعضا نابودی منتشر نموده بود که توسط مولا «خوب است» ارزیابی گردید چرا که ایشان مدت‌ها پیش چنین فرصتی را رایگان بهر رفاقت در اختیار مستکبران عالم قرار داده بودند!

اقتصاد سایر قدرت‌های غربی نیز لیبرالی است و اندک تغییراتی نمی‌تواند پایه و اساس را به گونه دیگری تعبیر نماید. بنابراین غربی‌ها همانند آمریکا از نعمت یک ساختار اقتصادی منطقی و عقلانی بهره می‌برند. پیش‌بینی مکتب اقتصادی بعد از لیبرالیسم بیشتر رویاپردازی است تا موارد دیگر چرا که حداکثر یکسری حواشی همانند باز بودن دامنه نرخ بهره قابل نقد می‌باشند.

به عنوان مثال وجود اصل رقابت در دنیای لیبرال‌ها یک کیمیاست و در عین حال هر چه هست منت است بهر زحمت!

به عنوان نمونه شرکت دیزنی (Disney) در حدود یک قرن است که آثار مشهوری همچون سفید برفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarfs)، پینوکیو (Pinocchio)، سیندرلا (Cinderella) و … را در اختیار جهانیان قرار داده است در حالی که با ورود شرکت بسیار باهوش کارهای رویایی (DreamWorks) رنگ و بوی کلیشه‌ای و تکراری بزرگترین و مشهورترین هلدینگ انیمیشن‌سازی تغییر می‌کند و پس از چند سال اثر کاملا متفاوت سرمای خفته (Frozen) خلق می‌گردد.

بحث ساده است؛ وجود رقابت نه تنها پنجره‌ای است به سوی رضایت بلکه کلیدی است بهر رفاقت چرا که با رعایت چند پروتکل به مرور هر کس و هر چیز در جای خود قرار می‌گیرد. بنابراین آفرین و هزار آفرین بر این ساختار جذاب و متفکرانه …