الک الک ناز شفق شفق ای جوجه‌طلا!

0
یک نکته از امام سجاد پیرامون نکوهش نصیحت زیاد نقل شده است که در بحث تربیت فرزندان تحفه است به رسم امیربابا! ایشان فرموده‌اند که نصیحت مکرر می‌کارد بذر بدبینی و احیانا طلاق را که در ظاهر یک توصیه ساده است اما در اغلب موارد رعایت نمی‌شود و در نهایت مهر و محبت زیاد خودش می‌شود خدعه راز راز …
فرزندان بهتر است در دوران خردسالی و کودکی یاد بگیرند که پدرانشان هر چه نیستند خیرخواه که هستند بهر دل افسانه‌جفا! به عنوان مثال یکی از آموزنده‌ترین نگاره‌های پدر؛ زغال درست کردن بهر چند سیخ جوجه‌کباب است در جوار خردسال و یا کودک کمتر از هفت سال عمر گران. در این خدعه بدیهی است که یک یا حداکثر دو اندرز بابا مبنی بر وصف گدازه‌های جهنم کافی است و ادامه داستان نیز بعید است آن نشود که باید شود! پس از وقوع آن که بوسه ندارد ز ابروی خورشیدطلا بسیار ساده بتوان خاطره مرور نمود دو یا حداکثر سه نوبت تمام بهر این که ماتم نسازد مرد مرد تا نمانی بِی‌بی (Baby) ای جوجه‌طلا گرچه زمین خوردن سنگ سازد دست و بازوی قران قران!
در هفت سال دوم کمتر می‌توان خدعه نمود ناز ناز! پس مستقیم خطاب می‌گردد به رسم پدرفلان که ای مرد جوان خواهی شوی پلنگ ز بوسه خدنگ بگو تا نگویم ناز ناز بهر شوری غاز غاز ای جوخه‌طلا! به عنوان مثال اندرز طلایی بهر حضور در یک رشته ورزشی سبک در کنار سایر فعالیت‌های روزمره عجیب نیست در آیین بچه‌داری امیرتمام!
در هفت سال سوم چه زیبا تابلو نگاشته است پیغمبر اسلام که دوران وزارت و سیاست است و هیچ نباید ریاست عیب گرفت بهر سیاوش سودابه‌طلا! به عنوان مثال مدیریت چند قران پول خدعه نیست به جان امیرنماز و در عین حال مشورت بهر خرد و کلان به هیچ وجه وای نیست هزار هزار بلکه بای است بهر خانه‌تکانی قربانت شوم علیک علیک!
لازم به ذکر است که برنامه‌های بلندمدت همانند ورزش حرفه‌ای نیز منافاتی با مدل هفت سال کمال، هفت سال جمال ندارند چرا که در سنین زیر هفت سال بتوان آرام آرام بوسه نمود نرمش بهر ورزش و سپس در هفت سال دوم شلاق گرفت به رسم رعد آبی‌نشان! بنابراین بعد عمری بتوان نگاشت که این آن نیست به جان گوهرهلاک گرچه چشم سوسن و افسانه نباشد خاتم‌هلاک!

هلاک هلاک نماند دو روز ناز ناز ***** پس بهر هدهد نبوس خدعه زار زار

Share.

About Author

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

Comments are closed.