کاش زمین ماه بود سراسر جوانه ای کبری‌ترانه!

0
این تحفه عیان است گرچه نهان آن نباشد که دنیا باشدش توان! پس این را نگو چرا ای افسون زمانه گرچه کولاک نباشد قواره بهر شعله یک شلاق‌ترانه! انصاف چه باشد نزد من که نگویم نازی این کجا و آن کجا گرچه آن نیز گناه داشت بنده خدا …‌
آن هنگام که جوانه زد یک غنچه‌‌تمام کس ندانست که روزگاری شود یک مهتاب‌شعله تمام به تمام تا خورشید زمان دندان ز لب بردارد و دست آخر گوید زر و سیم هزار هزار چه باشد بهر این دردانه زمان! آن که گویند یک دانه است و جز او رندانه است بهر او ندانند که سلام سلام یک دلبرتمام هیچ است بهر نازی هزار هزار او!
آلمان‌ها می‌دانند گرچه نمی‌دانند چه است یک نازگل شعله‌تمام تا خورشید دانه دانه گوید وای به آن زنبق آتش‌کمانه که خواب بیند دانه دانه بهر زاری گل‌های تازیانه در حالی که نداند ماه و شعله یکی است در گرمی کبری‌ترانه!
ای یار مه و شعله دانی ز که باختی بدشراره یا گویم عالم بهر یکی و یکی بهر بد زمانه؟! درست است که آره آره ندارد چاره چاره اما بدان که ترانه ترانه نباشد تازیانه ماهرانه بهر نازی آن مادرترانه! ببینمت هشدار برای کبری دیده بودی که یک هیچ، هزار هزار شعله تفنگ‌ترانه می‌گفتند که کتک نباشد زرنگ زرنگ تا روز دگر نبینمت قشنگ قشنگ!
عمری هشدار به تو دادند بهر نازی این برادرحیا گرچه نگفتم که آن همه کبری هیچ نبوسیدند یک برادر مادرزمانه! بنده خدا یک افسرش تا همین اواخر عوض نشد و تنها پیر شد ریز ریز به رسم ماهی یک افسرزمانه! زیرکانه در پس زیرکانه دانستی بهر چه بود؟! آن یکی باید تب ناز می‌کرد و سر ساز می‌کرد تا ببینند که آن همه کبری بساط انگور و خرما نباشند در محضر چند هیتلرسلام! هر کس خواهد راه باز است در جاده شیر و فنجان چند حنانه‌ترانه گرچه خدمت نباشد گرز گران …
Share.

About Author

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

Comments are closed.