گر گفته بودی نمی‌گشتم شرمنده ز بای!

0
چرایی سیگار کشیدن و بعضا مصرف مواد مخدر در قشر جوان دارای دلایل مختلفی است که عموما از پیامدهای لیبرالیسم نشات می‌گیرند. شاید تلخ باشد اما چگونه تدریس جوجه جوجه هزار گشته است بهر خردسالان و کودکان در حالی که تدریس زار زار هزار مشق نمی‌گردد بهر کرنش هدهد پیش پای کبریا!
جوانان افسرده دارو نمی‌خواهند بهر عبور از هزار هزار بلکه جارو خواهند بهر نگاه هزار هزار گرچه این‌ها که گوید یک شلاق‌نگاه بهر سفره‌بازان نان و پنیر نیست که روز به روز امثال کبری گویند نباشیم به راه تا بسازیم نسخه‌های یک از هزار! آن روز که گفتم شرک‌جان بگیر زنده دانه دانه هیچ رضا نفرمودند شراره شراره و باز گفتند ما چه کاره بهر عسل عسل آن انصاف‌چاره!
روز ازل چند نگاه ساختید و نگفتید چاره چاره تا امروز سر به سر بگویید چرا تنها پاره پاره! آن که گویند زار است و بس بیشتر نفرمایید که شاه جانان خود گفت این چه بود بدتر از آن یکی! بیش از این نگفت قربان ناز گرچه پا پا کوبند بگو ای قربان جان‌نثار! پس جای نوشتن گوش گیرید که جزوه غیر نخواهد سلام سلام!
فضای آموزشی مدارس و در عین حال دانشگاه‌ها بایستی با اصلاحات مختلف مواجه شود تا آرام آرام این همه علف علف نچینند بهر نگاه شرف شرف! به عبارت دیگر زمین جملگی آره آره نیست تا پیش چشم یک جیغ‌نازه بسازید سفره چاره چاره! گر ریز ریز پوچ ساختید نیک نیک دگربار دیر دیر نخواهید نگاشت ریگ ریگ!
این‌ها بهر آن که خودش داند چه کرده است هزار هزار و غیر بهر آن که نگویم چه بود حال دلش زار زار! دختران و زنان زار زار بهر علف و شلاق هزار هزار تیر خلاص نباشند دور دور ز چوب و فلک کبریا چرا که ناز ناز تحویل گرفتن و زار زار تحویل دادن به راستی کار هر کس نیست ای علف‌شکار!
اعتیاد مرد و زن نمی‌شناسد اما رتبه‌اش بهر زن دست کبریاست تا خدا خدا تازه بدانی چه ناز است بهر تمام تمام! مداد مداد نگفتی تراش تراش تا روزت چون شب بگردد جوهر مداد گرچه هیچ نباید گفت شیر شیر پیمانه ندارد سیر سیر تا بگوید خود بوده‌ام تشنه گرمدره ناز!

گر لاغری نبود بهر سیگار عیان ***** پس نازت چه گوید نکته عیان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است