خواب خوب نباید گفت خدا خدا!

0
ظلم و ستم هر چه هست هیزم است بهر هزار هزار گرچه حرفت را بگو حیاست ز شاگردان ادب بهر کبریا! فلک یهود بهر ربنا دیگر تمام گشت پیش چشم جهانیان تا زین پس خود بگیرند خیال خیال ز ماتم خدا خدا بس که فنا فنا بگفتند یهود چرا! گر انصاف بود اول فناپیشگان چند آواز می‌گرفتند وای وای بس که خنده خنده بگفتیم مشغول باشید ای سپر سپر نوادگان هدهدنشان!
یهودیان نمی‌دانند کره خاکی چگونه می‌تواند سراسر نفرت بوسه نماید و قماش چند  گوید سلام! شاید مسخره باشد اما مردمانی که خود را تنها می‌بینند در آغوش کینه و مرگ مرگ سایرین می‌توانند به امید بقا آن باشند که هستند در حالی که همین تنهایی بهر هزار سایرین توجیه می‌نماید لرزش ملکوت بهر رضا رضا بدتر از نگاه نگاه را!
داوود و سلیمان پیغمبر در اوج عزت و شکوه جهانیان روزگار گذراندند و دست آخر نگفتند کبریا ز عالم دروازه ساخت تا بماند ربنای دلربا! تازه داوود ندید جانم بگوید هدهد بهر سلیمان را گرچه داوود عادت نداشت غنچه غنچه گوید ز رسم یک زمین‌حیا! مرگ چیزی نبود که بهر جادو درمان شود ناز ناز گرچه داوود و سلیمان می‌دانستند این سفره کجا و آن کجا بهر روز و شب عسل عسل فردوس جانم چه گوید کبریا!
یهود به جز ثروت، تاریخ آن هم از جنس سحر و جادو داشته است که خدا خدا گفته‌اند هزار هزار بهر ذره جرعه در حالی که باور همین رمز و رازها عموما ناز ناز بوده است بهر خواب خواب هدهد چه کار!
خواب خودش یکی از جلوه‌های بسیار راز عالم فراتر از چند مور و ملخ است چرا که در چند مدل خواب روز و شب چگونه می‌توان نوار فیلم ندیده و نشنیده را بعد از مدتی بدون کوچکترین کم و کاست مشاهده کرد؟ شاید نیاز نباشد اما فال‌بین دنیاتمام بیشمار خواب نوار فیلمی از قالب آینده در زمان حال مشاهده کرده است و سپاس چند سالی است به واسطه انباشت هزار هزار نور دیگر به ندرت خیس عرق ز خواب بیدار می‌شود تا بگوید باز دیدم وای وای!
خنده‌دار اینجاست که یک بار هم نتوانستم از این قبیل خواب‌ها استفاده نمایم و ظاهرا بیشتر بهر نمایش داوود و سلیمان بوده‌اند تا نکته گردد اینان چه بودند و چه شدند گرچه پیر پیر گشت جوان ربنا!
به عنوان مثال آخرین خانه محل زندگی مدت‌ها پیش از اولین رویت در خواب مشاهده گشت و چنین طراحی هیچگاه دیده و شنیده نشده بود! به همین دلیل در اولین حضور طلا و جواهر خاصی ز دهان استاد بیرون نیامد و بیشتر فضای آشنا خانه و سپس بنازم بنازم مرور گشت در حالی که چند روز نگذشت هزار هزار مروارید و صدف نثار گشت ناز ناز چرا که یک خانه مسکونی حدود ۱۳۰ متری با یک خانه اداری ۱۳۴ متری تعویض شده بود و حتی چند ساعت خواب استاد هم دیگر بنازم بنازم نداشت!
همین تعویض خانه تا چه حد ظلم بود چرا که ساده‌ترین و بدیهی‌ترین حق حیات به واسطه هزار هزار به طور کامل پایمال گشت گرچه ماه و ستاره گشودند دریای حور و ملک تا بنوازند مور و ملخ ز کبریا نیش نیش گفتند تا بگیرند ریش ریش! بحث خانه مرور گشت بهر خانه فلسطینیان که نسل هدهدنشان هیچ کم نساختند زار زار شب درازه تا گر سیر سیر میسر گشت شاید بهر نذر تابوت داوود بگیریم چند شب‌ترانه!
با توجه به شرایط و رویدادهای جاری به احتمال زیاد نه تنها حماس محو خواهد شد بلکه سنگر لبنان نیز خاک خواهد شد گرچه ریز و درشت بد نبود بهر سلام و علیک شرترانه! بازی روزگار گر داوود و سلیمان هم باشد خواهد گذشت در حالی که جادو امان نمی‌گذارد ز بشر دو پا بس که روز و شب گوید نگاه دیگر چرا! پس هر چیز به اندازه پیمانه شده است تا سنگ و چوب راست راست نفرمایند جانم هدهد فرش ماست …

بد ز بدتر گویند رضوان چند ***** بس که زارند بهر دریای چند

مور و ملخ سازند خورشید حرام ***** تا نمیرند بهر فنا فنای چند

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است