مشق تندیس ز رسم نقش تقدیس!!

0
تحولات ایران و جهان امروز به گونه‌ای پیش نرفته است که در وهله اول برتری چند فشنگ کبری آخر چند رنگ محض رضای خدا کاسته شود، در وهله دوم جانم چه گوید؛ قهقرای نیستی بلوک غرب بیش از پیش نمایان گردد گرچه بحث تنقیذ انگشتری کجا و رسم تقدیس باشد همان شایسته‌محوری کجا تا سر به بالین نگوید مسح تقصیر کجاست کجاست؟؟
عاقل و یک اشاره؛ وزیر راه و مسکن و باشد ما بقی کذا کذا مرد باشد بهتر است یا مهر تنفیذ خاتم ابتر است؟؟ همچنین قصه غصه ز رسم ظریف بهر حریف چگونه توان سرود؛ ادیب ز رسم اسیر بهر بوسه خطیر بس که اتم اتم گویند جانم کجاست نگاه نگاه در حالی که این قبیل شور و اوصاف حدود یک قرن پیش بابای باشد تنها خدا نیامرزیده نسخه کرد بهر بزم تقطیر کجاست ظریف! ربط به ربط دریا نباشد ز رسم خرد تا بگویند بمیری ای امیر سراسر تنفیذ چند …
در هر حال عذر تقصیر امیری امیر؛ همین است که هست گرچه سینه ستبر زود زود گویند چرا چرا دیگر امیرجهود سراسر ابرونشان؟! ای دوستان و ای خردمندان سراسر بوسه‌نشان؛ کار از کار گذشته است یا نگذشته است هیچ نباید سرود قدیم و جدید دیگر چه کار وای وای گرچه حمید بهر امیر نگفت جدید کجاست کجاست و ریز نشنید یک از هزار فلان فلان؟؟؟
این که روضه گرفتم بهر ثریای چند، رسم تنفیذ نباشد جانم چه گوید رویای چند بلکه نقش تسبیح است ز حلوای چند که دیروز می‌سرودند ما را نگاه و بله کجاست افسون نگاه اما امروز کاسه ز لب گویند جان مادر طلاق اندوه جان!!!
به قول شما کار از کار گذشت نه جانان جان؛ آب ریخته را بله و بله تا بگویید کجاست داداش آستین بهر خیر و خیر آخر چرا زار زار آن خدا باشد بیامرز بله بله! در مجموع خوش گذشت اما افسوس که دیگر نباید سرود اندوه حتی یک نگاه بس که امیر جمشید کجا و اسیر مهشید کجا …
به عنوان نمونه روس‌ها پس از جنگ اوکراین بیش از پیش به دنبال ساختار سوسیالیستی با برچسب استالین رفتند گرچه بوسه شمشیر آن زمان کجا و نرم اژدهای این زمان کجا! در هر حال همین برادران جان در رکاب، یک پرِنسس (Princess) گذاشته‌اند بهر بانک چرا دیگر صاحب‌نشان و این بنده خوب خدا یا باشد به قول شما کذا کذا، صبح و شام گوید جان امیرم امیرم؛ جنگ تمام حداقل تنها بهر یک نگاه چرا که فلسفه زن و اساسا نازی زن در لطافت و نرمی و باشد کذا کذا خدعه گشته است ز رسم بلوک غرب و دیگر امروز آیین دنیای جدید کجاست ای نازگلان سراسر مریم‌نشان!!
اگر ادیان گوناگون ورژن‌های مختلف وِندُُز فرض شوند؛ وِندُُز اِکس‌پی (XP Windows) تازه می‌شود همان دین اسلام قدیم که باز هم هر چه باشد به روز نشده است بهر کجاست دریای نگاه نگاه! اگر دنیای امروز نیمی از نیروی کار را نادیده نمی‌گیرد و باشد زارشیپور کذا کذا؛ بیش از همه نقش نور است تا سیاهی ز رسم سیلی دیگر چرا و کجا بس که مرد مرد پشت زن ردیف نگاشته‌اند تا مبادا رسم تندیس بگردد شرم تقدیس باشد تنها همان نرم تقدیر امیر روزگار …

مشق نور ز رسم دور نگاه ***** نگفتند سوغات تنفیذ دور نگاه

بلکه تربت نگاشتند امید امید ***** تا شر بسازند امیر امیر نگاه

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است