چرا نگویم بیش از این نخواهم جفا؟!

0
بحث مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه‌گانه و در عین حال محدوده آب‌های پیرامونی قابل قبول نمی‌باشد اما به سادگی می‌توان با عقد یک قرارداد اجاره 100 ساله آن هم با پرداختی ناچیز سالیانه بهر اعراب ثروتمند خلیج فارس ز یک تیر چند نشان رفت گرچه بعید است تا جمهوری اسلامی باشد، چنین خدعه نازی مورد تاکید قرار گیرد …
اساسا رسم امپراتوری به روضه و رجزخوانی چند مداح ختم نمی‌شود تا بهر انبوه مشتاقان و دلدادگان ناز بسراید؛ فاتح جنگ چنین است و چنان چرا که هر چیز بهر خدعه یا باشد بوسه قماش چند ناخوشایند و زشت نمی‌باشد در حالی که آخرشام همه چیز بهر همگان خوشایند نخواهد بود زار زار ..
دوستان گر بگویم هویج و سماق، زود بفرمایید شریک و دماغ اما بگویم شاه‌روباه، با مکث بفرمایید همان تمساح‌روباه؟! دانسته باشید چه عرض نمودم حالتان دیگر این نباشد بس که هویج هویج بفرمایید حریف حریف ز رسم همان نازبی‌بی سراسر کرکس‌سراغ!
طرف اشراف‌زاده و لُرد (Lord) و کذا کذا آمده است سوغات ز پیچ گفته است جانم نگاه؛ هیچ بهر هویج بس که توبه ربنا ز ما ساخته است و باقی چرا پا پا بهر شرم امیر کبریا!
موضوع این است که عقل بزرگترین نعمتی است که به بشر دو پا عطا شده است. بنابراین باهوش‌ترین افراد با علم به هیچ بودن خود بهر خدعه‌های کبریا مناسب‌ترین هستند و خواهند بود در بساط جانم ربنا ..
جزایر سه‌گانه در ظاهر به عنوان تمامیت ارضی و غیر مورد تاکید قرار می‌گیرند اما در باطن با عایدی خاصی همراه نشده‌اند در حالی که نه تنها این امکان وجود داشت که مسئولیت سرمایه‌گذاری، آبادانی و در عین حال تامین امنیت این مناطق به اقلیت ثروتمند و دارای کارنامه موفق بهر حداقل دبی و ابوظبی اعطا گردد بلکه به عنوان حربه‌ای ناز و روباه‌کش بهر چند جغجغه به دست نشانه گردد ز رسم جملگی جانم تخت جمشید صبح و شام امیرنشان …
گفتم روز استکبارستیزی چند جمله‌ای بد نباشد ز بابای عروس بس که آب هویج گوید جانم شریک گر ز مادر هیچ نگویی ماهی ز عقرب گویند جفا جفا!!!

خدعه ناز سراسر ریا باشد نگویند جفا ***** تا امیرش پا پا بکوبد باشد نخواهم جفا

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است