تربیت کذا نگو ادب کجاست کجاست؟؟

گاهی اوقات می‌توان زندگی چشم و دل سیر اشاره ساخت عروست کجاست کجاست اما بابای ناز هیچ نباید سرود که دیگر چرا تنها آوای ناز ناز؟؟

گاهی اوقات مشکل شود از هزار به دو هزار رسید اما ز قاری ساز باید خرده ساخت چرا جملگی وای وای؟؟

نازنینم شما را ز امیر چه کار بس که نوچه گرد خود ساخته‌ای؛ تنها بای بای اما دوستانه عرض نمایم که آن شوخی ابرونشان ز مستی باید سرود؛ هستی صبح و شام مریم‌نشان …

مسلمانان امروز بهر هر چیز تنها از اقلیت یهود تازه ثروتمند نفرت دارند و در بین خود سراسر عشق و صفا روزگار خوبی و خوشی می‌گذرانند به گونه‌ای که حتی در فرهنگ رانندگی خود، هیچ برتر نبینند رحم ز رحم سواره بهر پیاده! بهر نمونه قوم شاید برتربین نازی و هیتلرسلام اشاره گیرند که بندگان خدا صبح و شام سواره بهر پیاده منتظر بمانند تا بگویند نیستیم چنین و چنان!

بهر رضای خدای یکتا یا باشد همان خدعه کذا ز رسم امیر پاپ اعلام می‌گردد که هر که خواهد هوس کَربُبَلا بسم ا…!

اول از همه قماش باشد همان چند زار که با بودجه ارز فلان سازمان ملل ساخته‌اند و باشد باقی جفا جفا تا چپ و راست قطعنامه و منشور صادر نمایند ریا ریا و بفرمایند جانم شاید یک نگاه چند! بعد هم سایر عزیزان غرب تا شرق البته به جز مسلمانان خاصه چرا که عمری نمی‌توانسته‌اند جهاز رویاجان بوسه سازند باشد با خدعه عیان و چرا تنها فلان که تو هم عروس زار ما و باقی هم تکراری قصه غصه هزار هزار!!!

جناب امیر پاپ عرض می‌نمایند که خیر کوچک و بزرگ بهر ساماندهی اوضاع مردم بدبخت و مظلوم روهینگیا نفس عیسی نسازد، شفق مریم بسازد تبریک شاید بوسه امیرنشان!!

پس ز آه و نفرین خیر، آرزو و دعای سراسر امیرنشان؛ زود زود چادر بگیرید ز سر و نفس عیسی بفرمایید آرزو آرزو!!

امروز وقتش نبود ای زاری فلک ***** گرچه هیچ نسرودی امیرم فلک