قربان شما

0
انباشت زباله لزوما معضل تلقی نمی‌شود اما به مرور نمی‌تواند نادیده گرفته شود. بنابراین هر چیز بهر هر کس زیبا سروده‌اند؛ چرا امیر امیر ز هر رنگ …
بحث بازیافت مواد غیرقابل هضم و کذا کذا نکته‌ای است که در آفرینش موجودات گوناگون با ظرافت یا به قول شما فلاکت خدعه شده است در حالی که هر چیز ز عبرت عیان نباید بفرمایند جان مادر نهان نهان!!!
دوستان تمام شد یکی بهر هزار و آن یکی چرا تنها رنگ هویج بهر هزار هزار! بنده نمی‌دانم اما پیرامون دوران جنگ تحمیلی هشت ساله، برخی معاندان و مخالفان و غیر نوشته‌اند دراز دراز که جانم تلفات جنود بهشت ز رسم بهشت بهشت تنها مال شما شما! به عبارت دیگر زمانی که زمین و زمان بعد عمری دست به دست یکدیگر گویند جانم شما شما؛ تازه بابا نمی‌فرماید خدا خدا بس که اندوهش نگوید جز رویا رویا!!! در هر حال اگر از آب و برق و غیر رایگان بعد از حدود پنجاه سال به چنین و چنان گاز و برق و غیر رسیدیم، هیچکس نباید لب تر نماید بهر شکوه چنین و چنان …
اگر امروز هیچ نداریم و به مراتب بدتر هیچ نخواهیم داشت، حداقل می‌تواند یک عذرخواهی ز رسم باج‌خواهی بسازد راز راز گرچه اندوه همه چیز تنها حدود دو سال فرصت گرفت و بیش از آن گویند اندوه کجا ز رسم بهشت کجا؟!
بعد از هزار هزار ز رسم امروز دیگر عیان عیان همه چیز؛ معضل آخر خیر اما قابل انتظار سالیان، بحث انباشت زباله‌هاست که بدون شک همچون فرونشست بیش از پیش جلوه‌ خواهد نمود زار زار! دوست من زمانی که تقریبا همه چیز در دسترس است دیگر اندوه و غصه زیاد چه فایده دارد بهر یک افریته کجا امیر خدا خدا!!!
اگر هنر بازیافت بوسه دارد، چه ناز بایستی ژاپن شرق گرفته تا بلوک غرب درس گرفت و باز درس گرفت که بازیافت مواد غذایی بر عهده مردم و بازیافت غیر بر عهده حکومت چرا که هر چیز بهر هر کس امیر نخواهد ز رنگ به رنگ تنها فلان فلان!!!
در آستانه سال نو میلادی و همزمان با ورود سالار ترامپ به کاخ سیاه، بشارت ناز صادر می‌گردد گرچه امیرش بهر لقمه حیا قول دهد که بیهوده کار به کار نگوید جفا جفا …

امیر ز هر رنگ دعوا نداشت ***** تا شریر بگوید خدعه که داشت

این چنین سفره نگفتند حیا حیا ***** تا امیرش بفرماید بوسه که داشت

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است