پنجه فولادی هم ز آخر گوید کجاست کجاست؟!

0
خانواده می‌تواند همه چیز مرد و در عین حال زن باشد اما مثال‌های مرتبط با آفت‌های مردسالاری یک یا چند مورد محدود نمی‌باشند. در حقیقت هر چیز به اندازه خوش است و لزوما به قداره خوش نگردد در حالی که برخی تفکرات بیشتر روشنفکرانه به منظور حل معضل؛ بسیار ساده بر طبل زن‌سالاری می‌کوبند البته شاید بهر همان بحث جذاب و احیانا واضح چنین و چنان …
فیلم پنجه آهنی (The Iron Claw) نمونه موفق یک خانواده مردسالار است که در قاب نتیجه صرفا مردسالاری پتک گشته است و در عین حال کمتر توانسته است به مزیت‌های زمین تا آسمان مردسالاری نسبت به زن‌سالاری بپردازد.
در حقیقت یکی از مهمترین چالش‌های عصر امروز؛ معضل خاموش و احیانا ویرانگر زن‌سالاری است که بیش از همه تقصیر عذر به مردان اشاره گرفته است تا زنان چرا که زن بیچاره همان که اول از هر چیز حدود ۹ ماه بار هر طفل را به دوش می‌کشد و بعد از آن نیز حداقل دو سال زحمت عبور از دوران شیرخوارگی فرزندان را متقبل می‌شود، کار خود را تا حدود زیادی انجام داده است و باقی داستان؛ مسئولیتش بیشتر بر عهده مردان است تا زن …
بنده مثال ساده‌ای به منظور درک عمق فاجعه زن‌سالاری در فضای مرتبط با مریخ مطرح می‌نمایم تا هر کس براساس بینش متعالی یا هر چه بزرگان بفرمایند بتواند به سادگی حداقل خشکی ز دریا تشخیص دهد حالا زار یا ناز …
یگانه سالار عشق به عنوان یک امیربابای عشق؛ انصاف باشد منطقی گرچه کذا کذا و بعضا خیرخواه با دو برادر کوچکتر خود ارتباط خاصی ندارد در حالی که از نظر خود این بابا؛ نه تنها ظلمی به دو برادر کوچکتر روا نداشته است بلکه به واسطه فضای کنکور و سایر عوامل موجود در مریخ تا محدوده سنی ۱۸ سالگی سعی بر اصلاح و احیانا کمک در نقش برادر بزرگتر تازه با روش‌های مختلف انجام گشته است اما در کمال حیرت نه تنها بله کذا کذا حتی یک لیوان آب بلکه سلام و احیانا احوالپرسی حتی در پیش چشمان سایرین نیز متوقف گشته است چه ناز و چرا زار؟؟ بخندیم یا گریه کنیم؛ آخرت بماند، همین دنیا بیشتر نتیجه کاشته‌هاست یا عوامل دیگر؟؟
چنین معضلاتی نه چندان عمیق به قول کارشناس حوزه علمیه قم که اعلام نموده است علم شیعه آنچنان عمیق است که بله آخر الزمان بندگان خدا غربی‌های بیچاره کاسه گدایی ز دو دست راه قم بفرمایند کجاست کجاست ز رسم احتمالا همان بساط اروپایی‌های بیچاره بهر دریا دریا گاز رستم ایران‌زمین کجاست کجاست؟!
در این فیلم ظاهرا واقعی حداقل نشان داده می‌شود که بهر مردسالاری حاکم بر فضای خانواده؛ یک مجموعه باشد تازه نسبتا منسجم و دوست‌داشتنی در پیش چشمان قرار گرفته است در حالی که شاید همین پدر بنده خدا؛ جای تمرینات سنگین ورزش رزمی عاقبت به خیری، ورزش‌هایی همچون بسکتبال، شنا و یا غیر را در کنار برخی اصلاحات دیگر مورد تاکید قرار می‌داد؛ خودش ریز یا درشت اعلام می‌نمود که بوسه عشق دنیا نخواهد هزار هزار …
ببینید بخش عمده تقصیر در داستان این فیلم برعهده مردان و به ویژه مرد پدر خانواده است چرا که اولا انتخاب‌های تک‌بعدی بیشتر زنانه مشق می‌شوند تا مردانه. تازه در بحث انتخاب نوع ورزش قهرمانی، اگر رزمی انتخاب گردد؛ به واسطه احتمال آسیب‌دیدگی‌های شدید و حتی مرگ خطا صورت گرفته است. بماند که رزمی یک موقع ورزش سبکی همانند تکواندو انتخاب می‌شود که به دلایل گوناگون بیشتر افراد بدون سلام و صلوات روزگارشان سپری می‌شود، یک موقع هم ورزشی با نام کشتی سامورا تاناکورا انتخاب می‌گردد که چشم بسته اشاره ز قبرستان گزاف نباشد ناز ناز …
ثانیا زمانی که بین پسرها تنها یکی ظرفیت قهرمانی آن هم در سطح بهترین جهان را داراست؛ چرا و باز هم چرا پدر تمام پسران آن هم از بزرگ به کوچک را بهر کسب عنوان قهرمانی جهان به صف می‌نماید؟؟
ثالثا چرا فضای خانواده به گونه‌ای شکل گرفته است که برادر امیربوسه نمی‌تواند با مادر برای تغییر تصمیم پدر حتی صحبت نماید؟؟
در مجموع از نظر امیربابا؛ تقصیر اصلی بر عهده پدر خانواده بوده است و سایرین کم و کمتر ز رسم قضاوت‌های جانم امیر مادر کجاست کجاست …
مردسالاری مسالمت‌آمیز عبارت است از یک مرد سالار بهر اول بله خانواده و خویشاوندان، سپس سایر نزدیکان و احیانا همسایگان و غیر. این چنین زن تربیت‌های تک‌بعدی برخلاف آن که گویند توانایی انجام چند کار همزمان دارد، کنار سالارش و نه به عنوان مادر همه چیز به ایفای نقش خواهد پرداخت ناز ناز …

زن گناهش بهر مردش نویسند جفا ***** اما به راستی مردش کجا باید جفا

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است