مرور دستاوردهای قصه‌نویسان

0
یکی از ثمرات رویکردهای مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی، ایجاد شکاف خیره‌کننده بین مردم عادی و پول‌چاپ‌کن‌هایی است که در لباس سفید مهربانی مشغول می‌باشند.
در حال حاضر پولسازترین حرفه ایران پزشکی و دندانپزشکی است و در عین حال بالاترین سوددهی را می‌توان در حوزه بهداشت و درمان مشاهده نمود.
در یک کشور جهان سوم علیرغم انواع و اقسام هزینه‌ها و در عین حال تجویز خاص‌ترین موارد تقریبا همه مردم حداقل به یک بیماری مبتلا می‌باشند! ملتی که نمک، شکر، چربی و … را سم می‌بینند تا شادابی و سلامت را با تمام وجود لمس نمایند در حالی که چرخ روزگار بهتر می‌داند که هر بلایی دردناک نیست!
در کشورهای پیشرفته انتخاب شاخه‌های مختلف پزشکی در اولویت‌های ده‌گانه یافت نمی‌شود در حالی که با کمال افتخار می‌توان اعلام نمود که در ایران امروز، پزشکی اولویت اول افراد می‌باشد!
برخی سخنان به هیچ وجه خوشایند نمی‌باشند در حالی که نمی‌توان در مقابل ساختار توزیع درآمد فعلی سکوت نمود. در حقیقت انصاف نیست که قشر فرهیخته پزشکان زیر سوال برده شوند اما هدف‌گذاری‌های قصه‌نویسان بسیار احمقانه بوده است.
در حال حاضر تعرفه‌های پزشکی به حدی حیرت‌انگیز تعیین شده‌اند که یک کارگر درآمد یک روز خود را تنها برای چند دقیقه صحبت به پزشک مربوطه می‌دهد در حالی که معلوم نیست نتیجه خاصی حاصل شود!
جمهوری اسلامی همه چیزش دستاورد است. به همین دلیل نیازی نیست که آمارهای قبل و بعد انقلاب را برای همگان اعلام نماید چرا که ممکن است حسودان خدانشناس از شدت حسد و بخل‌ورزی مسیر عداوت و دشمنی را در پیش گیرند!
به یاد دارم که در دوران دانشجویی، مهتاب‌بانویی در رشته پزشکی شهید بهشتی مشغول به تحصیل بودند. به نقل از بچه‌های دانشگاه، ایشان با یک خودروی پورشه به کلاس درس می‌آمدند و در بین کلاس‌ها در مقابل ابراز احساسات علاقه‌مندان اظهار فضل می‌نمودند و در عین حال به تنهایی یک دانشگاه را گل‌آذین می‌کردند. به عنوان مثال مهتاب‌بانوی ما بدون هیچ دغدغه‌‌ای به تازه‌کارها سیگار کشیدن را می‌آموختند.
چگونگی راهیابی چنین اسطوره‌هایی به فضای دانشگاه‌ها بحث دیگری است که باز هم از دستاوردهای جمهوری اسلامی می‌باشد اما در دنیای پول غوطه‌ور بودن یک بانوی دنیادیده و بسیار با کمالات دقیقا به نوع سیاست‌گذاری‌های حکومت برمی‌گردد.
تغییر حکومت در شرایط فعلی نمی‌تواند لزوما به بهبود اوضاع منجر شود و حتی ممکن است به جنگ داخلی ختم گردد اما ادامه روند فعلی نیز عقلانی نمی‌باشد.

همه چیز زنجیر است!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید