بی‌درد و دردآور

0
«خُب عزیزم یه آمپول هوا داری، حق انتخاب با خودته که بی‌درد بزنیم برات یا دردآور. بالاخره اینجا نظر بیمار برای ما خیلی مهمه. به همین دلیل قبل از تزریق ازش سوال می‌کنیم و فرم نظرسنجی خدمات رو میدیم دستش که پُر کنه و اثر انگشت بزنه که بعدا نگه فلان و بهمان.  یه روزی هم خدای نکرده خواست بگه فلان و بهمان، اون وقت فرم رو نشونش میدیم و میگیم ببین اینجا مشخص شده که خودت انتخاب کردی، دیگه گاله رو ببند. هیچ اورژانسی این خدمات ارزنده رو برای بیمارانش در هیچ کجای دنیا ارائه نمیده چون ما همیشه در همه موارد از همه جا ده قدم که نه، هزار قدم جلوتریم و تا بقیه بخوان به ما برسند ما با خلاقیت و نبوغی که داریم کلی آپشن دیگه رو می‌کنیم که بقیه تو کَفِش بمونند. ببین مریض، از شواهد و قرائنی که از تو و امثال تو به دستمون رسیده ما مطمئن بودیم که تو گزینه دوم رو انتخاب میکنی، پس برای راحتی و بالا بردن سطح رفاه‌ به تخت بستیمت که یه وقت ارادی یا غیرارادی لگدپراکنی نکنی و خدای نکرده جان پرسنل خَدوم اورژانس رو به خطر نندازی. خُب حالا که فرم رو انگشت زدی، سفت‌ کن مرتیکه، سفت کن که کلی بیمار دیگه تو اتاق‌های همسایه منتظر هستند، باید آمپول هوای اونا رو هم بزنیم.»
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

فرهاد ناجی

فرهاد ناجی متولد سال 1362 هجری شمسی است که یکی از طنزنویسان فعال کشور می‌باشد. ایشان در جشنواره‌های مختلف طنزپردازی رتبه‌های برتر را کسب نموده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به کسب رتبه اول در هفتمین جشنواره سراسری طنز مکتوب اشاره کرد. فرهاد ناجی مولف چند کتاب در حوزه طنز می‌باشد که عبارتند از: یادداشت‌های یک افسر وظیفه، عاقل‌ترین دیوانه، پیشنهادات اینجانب و گوسفندها به بهشت نمی‌روند. یکی از نکات قابل نقد در موسسات فرهنگی ما بحث حق التالیف و حق التحریر می‌باشد که در حال حاضر نه تنها دستمزدی به نویسندگان پرداخت نمی‌گردد بلکه دریافت پول در ازا چاپ دست‌نوشته‌ها به یک گزینه تبدیل شده است. زمانی که یک نویسنده نتواند ساده‌ترین نیازهای مادی خود را تامین نماید، تداوم روند قبلی نمی‌تواند فرهیخته بسازد! آقای فرهاد ناجی دارای تحصیلات آکادمیک در رشته پول‌ساز و کاربردی کامپیوتر و آی‌تی می‌باشد تا بتواند به سادگی سخن بگوید!

یک پاسخ قرار دهید