چیست نماز!

انیمیشن یوسف: پادشاه رویاها (Joseph: King of Dreams) در ابعاد مختلف جهت‌دار، دل‌قشنگ، مهتاب‌پرست و … تولید شده است چرا که یک افسانه بسیار جذاب به یک رمان عادی و بچه‌گانه تبدیل شده است!

یک بچه متمایز از نظر زیبایی چهره مورد تربیت نادرست یک پیغمبر قرار می‌گیرد و برادرانش نیز به وی حسد می‌کنند و در نهایت زهر خود را می‌ریزند! سپس به قصر عزیز مصر راه می‌یابد و در نهایت زن زیبای عزیز مصر نمی‌تواند دست و پای خود را کنترل نماید و دست آخر پیراهن دردانه‌بانو به وسیله زلیخا پاره می‌شود و سپس دو روز توسط عزیز مصر نه شاهزاده زلیخا به زندان فرستاده می‌شود و باز هم در کمال تعجب توسط عزیز مصر از زندان خارج می‌گردد در حالی که در خود متن به ساقی فرعون سفارش شفاعت می‌کند! سپس باز هم یوسف یک بچه است در دامن عزیز مصر تا به آغوش کشد دردانه‌معشوق خود را و در کمال لبخند در چند صحنه این بانوی یوسف است که یوسف‌بانو را راهنمایی می‌کند در حالی که پایه و اساس این داستان مدیریت خود و باز هم مدیریت خود بوده است که با ابزار دین هویدا گشته است …

بهر عالم‌پری بتوان نوشت که بهتر نبود عدم بوسه زلیخا با حسرت بوسه یار هم‌پوشانی می‌نمود تا وفای به عهد و احیانا دامن‌یکی بیش از پیش به نمایش گذاشته شود؟!

شاید جالب نباشد اما عبور از زن و گرایشات زنانه مظهر شکوه و مردانگی بوده است، می‌باشد و خواهد بود در حالی که سازنده نمی‌تواند عدم باور خود را نادیده بگیرد و در دام جهل و تعصب به جهل می‌افتد چرا که پس از دریافت بازخوردهای اولیه در ویرایش اثر نیز بار دیگر نفرت خود از یک افسانه دینی را به نمایش می‌گذارد!

به عنوان مثال چهره یوسف از زمان زندگی در کنار پدرش تا زمان دیدار مجدد پدرش یکسان طراحی شده است در حالی که حداقل هفت سال در زندان و هفت سال دیگر کشت زیاد فارغ از سایر رویدادها را تجربه کرده است! همچنین زیبایی افسانه‌ای چهره یوسف قابل وصف نیست و بدتر از آن مست شدن و تحریک جنسی شدید زنان شوهردار به واسطه زیبایی اوست که علیرغم تحریک‌پذیری عمدتا غیردیداری زنان به دنبال رابطه جنسی و شهوت‌پراکنی می‌روند!

افسانه یوسف صرفا بحث زیبایی یک انسان نیست بلکه نوع مدیریت و درایت این فرد نیز مورد تاکید است چرا که مسئولیت عبور از یک بحران بسیار سنگین و تاریخی به عهده یک جوان گذاشته می‌شود و در کمال حیرت غیرمصریان را نیز نجات می‌دهد!

به سادگی می‌توان به جای یک زن آوازه‌خان کلیشه‌ای و تکراری، یک مرد بسیار زیبا و جذاب را در چند مجموعه با عنوان افسانه یوسف تولید نمود و در عین حال صرفا افسانه گفت و هیچ نگفت!

نفرت از دین یک بحث است تحریف یک افسانه واقعی یا تخیلی بحث دیگری است. افسانه‌های غیرمذهبی می‌توانند بدون غرض‌ورزی قابل توجه تولید شوند اما افسانه‌های مذهبی نمی‌توانند متن اصلی خود را حفظ نمایند چرا که نفرت و کینه نسبت به مذهب اجازه نمی‌دهد حتی یک افسانه همانند سایرین به تصویر کشیده شود!

درک ماهیت دین عینک و ذره‌بین نمی‌خواهد در حالی که نفرت از دین‌نمایان ترازوی انصاف را کنار گذاشته است تا بگردد منت قشنگ باز هم بهر دردانه‌ها!

از نظر بنده درک دین تقریبا غیرممکن است در محضر حکمت‌پیشگان و این موضوع به هیچ وجه اغراق نیست چرا که همه چیز بهر نیاز بسیار سنگین و نفرت‌انگیز است در محضر نماز! به عبارت دیگر همه خوبی‌ها در قاب دین بسیار پروانه‌تر است تا هست و نیست عالم در قاب شیطان چرا که کمر شکستن بهر عمری نیاز و نماز زمین است بهر آسمان!

تو را نبوسید نیاز ای نماز ***** تا بسوزی هم ندانی چیست نماز