کبیر کبیر بهر نسخه برزخ‌تمام!

دنیا جلوه‌ای ز عبرت روزگار است تا بهشت و جهنم کبیر کبیر خدعه شود بهر نفس و قفس صغیر صغیر در حالی که برزخ دکتری نداشت خط به خط بلکه خواب زمستان خواهد رگ به رگ! بنابراین آن همه هویداست به جان دکترتمام تا نباشد این همه مشق مجدد ای حکمت‌تمام …

استراحت نکته برزخ است و استقامت شیوه کبیرجفا چرا که کبیر کبیر بوسه داشت نزد این و آن در حالی که کبیرجفا توشه دارد نزد دنیا و آخرت گرچه توبه خیارشور نخواست به رسم چنجه و دنبه‌کباب تا دست آخر بگیرد ز سر آن چادر برادرجفا!

کبیر کبیر پیمانه نداشت بهر سوگلی صغیر صغیر تا در آغوش یک مست سرسره‌باز جان دهد تمام به تمام در حالی که آن همه شفق شفق سیاست نداشت بهر چند روز زار! به عبارت دیگر صغیر صغیر ظلم نیست در حق آن آهوی بوسه‌تمام چرا که دکتری خواهد هزار هزار؛ پیش چشم شاه جیران و اربابان غرب و شرق نمکدان به دست گرفتن بهر شمعدان مادرقشنگ!

بعد عمری خواب خواهد ضریح ضریح تا بهر صغیر صغیر نگردد خاطره زار زار آن خواهرهزار چرا که شر مرسان، به خیر تو امید نیست زنگوله نخواهد به جان دکترتمام! برزخ همان بود که بعد عمری تازه صفر به صفر بوسه گشت هزار هزار گرچه صفر بوسه که هیچ زار زار دارد نزد آن کبریای هنرتمام! بنابراین دگربار برزخ نباشد نسخه گوهران تا بهر نوبت بگیرد صندوقچه صفر را تمام به تمام!

هنر کبریای نسخه‌تمام آن نباشد که بهر مطالعه بگیرد چند کتیبه ز رسم عادت صغیرتمام بلکه خداحافظ منت است هزار هزار تا بگویند این مهره دکترتمام نسخه نانوشته گوید ناز ناز!

بهر عبرت بتوان خواب گرفت تمام به تمام تا بیش از این زار نگیرد آن غنچه دنبه‌تمام گرچه زمستان بهر تابستان دکتری داشت خط به خط تا مکتب کبیرجفا نگردد سلام سلام! پس ما را به خیر و شما را به سلامت ای دکترین کبیر کبیرسلام …

گر بدانست آن سوگلی دکترهزار ***** آن همه نمی‌کرد خیارشور مادرهزار