مِقسی مِقسی ..

0
بازی‌های المپیک پاریس با اندک اصلاحاتی می‌توانست به یک المپیک تاریخی و بسیار متمایز مبدل گردد در حالی که همین بازی‌های امروز نیز به هیچ وجه ساده و مسخره برنامه‌ریزی و احیانا خدعه نشده‌اند چرا که ایده برگزاری المپیک ۲۰۲۴ پاریس به وسیله عقل باشد نه چندان کامل زن طراحی و اجرا نگشته است گرچه هر چیز بهر پرچین نباید سرود هویج هویج ..
این که هزینه برگزاری المپیک مدیریت شده است و در عین حال به دنبال طرح‌ها و ایده‌های سبزمحور بوده‌اند به هیچ وجه مسخره و زار نبوده است بماند، این که خلاقیت خرج می‌شود و به جای عروسک‌گردانی چند شوکت‌نما در زمین خشک دو و میدانی ورزشگاه به اجرای مراسم در آب و آتش شهر خود می‌پردازند ریز باید عنوان نمود باشد شما هم چند روزی قیف و فنجان عروس چنگ چنگ ..
امروز تازه باید ستود که این همه عمر ز که شرم دوخته بودند هزار هزار تا بگویند بهر نرم سوخته بودند شاید یک نگاه نگاه گرچه این قماش بابا بزرگ فروید بوسه گرفته بودند زار زار تا جملگی یخ حوض بشکانند ناز ناز …
بازی‌های المپیک پاریس ۲۰۲۴ می‌تواند به عنوان نقطه عطفی در تاریخ بازی‌های المپیک محسوب شود چرا که به هم آمیختن و لذت بردن یک روز شود؛ دنیای خوش رنگ و زیبای خلقت در حالی که روز دگر شود؛ نقاشی کاش دو زاری چند بدتر از آن خدا بیامرز سراسر زار چرا بس که رنگ روی رنگ ریزند و گویند جان مادر یک نگاه که بهر تو چه ساختیم ای هستی حداقل یک نگاه …
دوستان و لب‌غنچگان چند؛ هر که هر چه خواست گفت اما چه باشد بزم خویشتن ز یک جمله اشاره کجاست فهم خویشتن بس که اسیر اسیر بکوشید شاید دست آخر یک روز هم امیر امیر ..
در هر حال به جز برخی موارد باشد پیش پا افتاده به قول شما همچون شام اول یا آخر بهتر است به مواردی همچون کفش پای جناب زیدان بهر کت و شلوار و کراوات ایشان یا لباس کابوی برادر نادال ریز ریز اشاره گرفت دیر دیر در حالی که پنج حلقه المپیک می‌تواند پنج نماینده ورزشی شاخص از پنج قاره به همراه داشته باشد و باز هم به قول شما جناب زیدان همان مرد شما خطیر بسراید کجاست پروانه پروانه بهر شمع عشق افسانه افسانه!!
بهر نمونه آیا امکان نداشت دست به دست شدن مشعل پنج نوبت گردد و دست آخر مایکل فِلپس به عنوان ورزشکار شاخص قاره آمریکا مشعل ز دست ورزشکار شاخص قاره میزبان دهد؟؟

دستم ز دستم گفت جانم کبریا ***** تا بگوید کجاست آن لشکر دلربا

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است