امروز خواهش نگو غریبه چرا چرا؟؟؟

در کمال حیرت عشق نسبت به یهود تنها چیزی بود که تحت هر شرایطی به هیچ وجه برای امیر عرب، عجم یا هر برچسب دیگر قابل تصور نبود اما خواست الهی یا می‌شود هر چیز غیر از خواست زمینی دریا گشود ز رسم امیرسالار چرا که حداقل حجم انبوه خواب‌هایی که با شروع جنگ غزه بوسه یا باشد تنها رویت گشت یکی دو تا نبود تا در هاله‌ای از ابهامات به واسطه عدم درک علم تعبیر خواب؛ بیشتر یکسری برداشت‌ها از تحولات جاری و آتی حادث گشت. به عبارت دیگر براساس نظر شخصی امیر موساد بهر غیریهود و امیر دیگر داوودنشان بهر یهود، قلم بوسه می‌گردد ناز ناز تا برداشت آزاد هر کس هر چه خواهد؛ اشاره گیرد چرا باز هم زار زار؟؟؟

از همان آغاز جنگ غزه به واسطه نوع حمله و اتفاقاتی که پس از آن رخ داد، یهود امروز حق داشت به صورت مستقیم خاک ایران طهارت گیرد ز خون هزار هزار؛ به قول شما شهید و به قول ما کافر یا باشد کمی تا قسمتی مشرک اما به هر دلیل نگفت بفرما این هم روزی ناز شما …

در این روزگار امیرنشان؛ آمریکایی‌ها نیز از طرف دیگر علیرغم وجود تقریبا همه چیز یک مدل خاص باشد تنها همان نور را به نمایش گذاشتند که از نظر بنده شور شده است چرا که رژیم ایران اگر قبل از بساط مهسا امینی بود، می‌توانست بفرماید شیعه نگاه و یهود امان اما بهر مخاطب خود رژیم؛ آیا روس‌ها یا بریتانیای کبیر تشریف داشتند حتی لحظه‌ای امان می‌دادند؟؟

اکنون بهنر است رژیم همواره پیروز جمهوری اسلامی پاسخ دهد که یهود آواره بعد از ترک چند متر گلکاری اورشلیم و تل آویو کجا تشریف‌فرما گردد بهر سفره دل شریف شما؟؟

ظلم یک مفهوم مبهم نیست اما در برخی موارد به سادگی نمی‌توان موضوع را تشخیص داد. کسی که عمری به دنبال امپراتوری کذا و باز هم کذا به واسطه سابقه ناز تاریخ عرب و عجم بوده است، ریز بایستی اشاره گرفت که ذره‌ای درک عادی نه برگ متعالی همچون امیر جاسوس وجود داشت؛ همان دوره دریادار کبیر به واسطه تجاوز صدام حسین ملعون که مردم خودش هم رحم نداشت، توهم امپراتوری ایرانی و اسلامی بهر هر چیز می‌بوسید و باشد بقیه تمام به تمام سراسر کذا در حالی که دو مرز فاصله بهر تحقیر یهود عموما مظلوم و باشد ظالم تاریخ؛ با خدعه یا باشد آرمان آزادسازی اورشلیم، موشک بوسه گرفتید ز نرمی کادوی سال نو؟؟؟

لازم به ذکر است که امیر شرشناس نسبت به اعراب نیز احترام چه عرض نماید؛ اقتدای نماز صبح و شام پیشکش نماید تا روز عزا حداقل عرب گواه باشد که امیر باشد عجم هیچ قداره نداشت ز رسم برادر حسین صدام حالا شیعه بهر چه کار …

بنده زنده یا مرده واضح عرض می‌نمایم که عزت و شکوه تاریخی یهود لیاقت می‌خواست که حداقل امیر احمق پیش از آن درکش نکرده بود در حالی که خودم سال‌ها به فکر چنین تشکیلاتی بهر دریای سراسر نور عجم بودم چرا که خامی جوانی دوست دارد خود و باز هم خود عرض اندام گیرد ز نرمی چرا حالا میز گرد مهشیدنشان؟!

پس موسی بگوید یا نگوید؟؟؟ یهود امروز نه دین عوض نماید نه مسلک و تنها افراط‌گرایی ریز یا درشت مبارزه نماید تا اولا همانند چند زار شاد زیستن تجربه گردد و ثانیا غیر نگویند جان امیرتان خدا هم یک نگاه!!!

شیعه مرتضی علی بهتر است بداند که همچون گوساله سامری که ز طلا آدین بستند بهر شرک و فلان، نسل امروزش تنها شماره گیرد که چند قبله‌گاه با نام امامزاده بوسه گرفته است ناز یا زار؟؟؟

در مجموع هر چه گذشت و هر چه پیش آید لزوما اراده بشر دو پا نبوده است و نخواهد بود در حالی که سایه خدا بر روی زمین در عالم خواب، خودش به بنده گفت که ریشه همه چیز از جمله اقتصاد سیاسی است! چنین دیدگاهی می‌تواند در فضاهایی همچون دانشگاه‌ها مورد نقد و بررسی قرار گیرد اما از نظر بنده مردود است چرا که تنها در علم اقتصاد می‌توان از نظم ریاضیات آن هم نه لزوما پیچیده بلکه به منظور ایجاد شفافیت کمک گرفت ز رسم اقتصاد عسل عسل چند ماهی چرا باز هم زار زار ..

گر بدانستم این بودی ای رفیق ***** هیچ نمی‌گفتم چرا امیرت رفیق