یلدای شما هم مبارک!!!

0
چین و روسیه سوسیال‌محور هر چه بوده‌اند و هستند، به دنبال خاله‌بازی و احیانا یلداچکانی نبوده‌اند و نیستند. در حقیقت سیاست حکم می‌نماید که تا کار از کار نگذشته است، حداقل چند احترام ظاهری و باشد از نظر شما؛ ریامحور خدعه گردد در حالی که نخبه سیاست و هوش و کذای قرن اخیر، نیامده زیبا سرود؛ غرب و شرق چرا تنها چنین و چنان؟! بعد همین آدم چند روز پس و پیش، حکم ارتداد تازه بهر غیر می‌فرماید چرا شما شما؟! این که بی‌بی‌سی (BBC) و غیر نمی‌فرمایند هزار هزار بحث دیگری است اما این که بابا خودش سوسیال دوست داشته است و باقی کذا کذا، بعد بهر سوسیال می‌سراید بنازم وحی ندا ندا، حکمش چه باشد ای تربت جفا؟!
اساسا آنچه عیان چه حاجت به بیان؛ زمانی که تمام فکر و ذکر تنها حفظ قدرت و موقعیت ساحت مقدس وجودی باشد تازه آن هم یک حلقه سراسر افسانه، ثمره آن شود که حقتعالی اراده نمایند بهر عبرت اول شرق و دوم غرب …
از نظر بنده کشور بزرگ و قابل احترام روسیه در بحث سقوط رژیم آره سوری سوری شکست نخورد و سخن زیاد هم اغراق جلوه نماید ز رسم اشتباه حماسه‌سرایی‌های توخالی سوسیال‌ها اما به راستی عایدی ملموس سوریه بهر بلوک شرق چه بود جز بحث‌های مرتبط با تامین و فروش سلاح علیه اسرائیل جنایتکار و باقی داستان کذا کذا؟!
در حقیقت بازنده بزرگ سقوط رژیم سوریه؛ صرفا جمهوری اسلامی بود در حالی که برنده اصلی مردم سوریه بودند و کماکان هستند چرا که تنها در یک حالت باخت خواهند داد و آن هم پرچم غیر از ترکیه یا اسرائیل در وسط تکه جنوبی و شمالی تجزیه شده خواهد بود چرا که سوریه خاک نه ژاپن شرق است و نه آلمان غرب که در چشم به هم زدنی بفرمایند چرا تنها بله بله؟!
جالب است که حتی بخش‌های جنوبی سوریه مصلحت ترکیه نبود و بخش‌های مسلمان محدوده دمشق و بالاتر مصلحت اسرائیل نبود در محضر یک بابای سراسر ناز ناز!!!
مردم سوریه فعلی به قحطی و فلاکت و بله غیر دچار شده‌اند. در حقیقت ملت خاک بهر هر چه خیر، جناب پزشک اسد می‌توانند پاسخگو باشند که یک چشم‌پزشک چرا درک نکرد که بعد از چند جنگ فراگیر بین اعراب و اسرائیل، بایستی حداقل در کنار بلوک اعراب جنگید نه ثریای بعد از حدود پنجاه سال، تازه ای ملت؛ رقص پای یلدا چرا فقط ناز ناز بس که ملت بیچاره و فقیر از چند روز قبل بوق و شیپور ساخته، جانم انار انار سرخ تنها یلدا یلدا!
روس‌ها به هیچ وجه افسانه نبوده‌اند و گر آرزوی ابد خواهید ز امیر سراسر سرخ‌نشان؛ خدعه نفس ناز خیر، حیرت‌انگیز مردم روهینگیا پیشنهاد می‌گردد گرچه سخن تمام نگشته بفرمایند بله بله، شما هم بابای تنها کذا کذا …
این دنیای عجیب بر پایه یکسری اصول نانوشته نیز روزگار می‌گذراند. بهر نمونه شاید روزی روزگاری روس‌ها توانستند یکسری مواد خاص منتقل نمایند از جایی مانند سیاره مشتری به جایی مانند سیاره ناز زمین! بله امکان دارد و جای دیگر خیر؟! اَ…ُ اَعلَم (خدا می‌داند) یا اصلا نمی‌داند، خوب شد؟!
دیروز پیش خود فکر می‌کردم که جمهوری اسلامی با بنده چه کرد و چه نکرد؛ لبخند بر لب‌های مبارک نقش بست چرا که بهر یک از همه و همه، تنها میزان پول حساب آتی طلا و نقره جناب حکیم در زمان همین حوالی ده روز قبل با دالِر (Dollar) نسبت به ریال ایران ۷۰ هزار تومان، ۱۴۰ میلیون تومان معادل ۲۰۰۰ دالِر (Dollar) بود در حالی که با دالِر (Dollar) محدوده ۷۸ هزار تومان دیروز، جای کذا کذا حق جفا جفا تنها ۹۰ میلیون تومان معادل با ارفاق ۱۲۰۰ دالِر (Dollar) تسویه گردید زار زار!!!
افسانه لزوما شاخ و دم نخواهد بهر جانم تنها یک نگاه چرا که حکومتی با حداقل خسارت چند صد میلیارد دالِری تنها به واسطه سقوط رژیم سوریه نه تنها باز هم کوچکترین تغییری در سیاست‌های خرد و کلان خویش اعمال نمی‌کند بلکه بیش از پیش فشار را بر خرخره؟! شاید!!!
موضوع اینجاست که تنها آرمان تا روز خجسته امروز، حفظ قدرت و کذا کذا بوده است در حالی که بعد از این، چه خوب با دخالت بیشتر قماش دور دور وگرنه در صورت رها شدن رخداد قرن به واسطه کمبود گاز و برق و مهمتر از هزار دیگر؛ یک ملت سراسر روهینگیا اما این بار با جمعیت حدود 100 میلیون نفر خلقت می‌گشت ناز ناز …
در یلدابازی شب ز شب چرا سرخ سرخ؛ می‌توانست بهر حداقل عافیت باقی عمر ایرانیان تنها در رنگ‌ها و آذین‌بندی‌ها رنگ سرخ خدعه گردد و در خوراکی‌ها عمدتا سنت عسل‌خوری بله بوسه می‌گشت به هزار و یک دلیل ز رسم بابا امیرم کجاست کجاست؛ نازنین دیگر چه کار؟!

یلداچکانی بهر امت جفا حرام گشت ***** گرچه افسون پرتکانی حرام نگشت

تا هر که با هر که بگویند جفا جفا ***** گرچه نازنین بگویند ناناز حرام نگشت

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است