کسی بابا دوست دارد؟؟ ها؟؟

0
آقای ایلان ماسک به عنوان یک شخصیت قابل احترام و در عین حال اسطوره‌ای همانند هر شخصیت بزرگ و کوچک دیگری می‌تواند اشتباه نماید گرچه هر چیز قابل پیمانه نباشد زار زار ..
در فضای باز جوامع امروزی به سادگی نمی‌توان الگوی چندهمسری موفق را به نمایش گذاشت ناز ناز!!! اساسا فرشته‌ها و احیانا نسل بعدی خانواده بایستی براساس یک الگوی ناز گلچین و کذا کذا چرا که فرزندان ناز دست خود نبینند هر چیز بهر هر کس تا بزرگ و بزرگتر تازه دست بابا نفرمایند جانم هزار بهر فضل ربنا!!!
ببین ناناز، اگر فرزندان زیاد مورد نظر بود؛ الگوی تک‌همسری با فرزندان زیاد عمدتا کشاورزمحور آمریکایی‌ها بهترین گزینه است و اگر همسران زیاد؛ الگوی چندهمسری در یک خانه مشترک با رعایت نکته مهم عدم فرزندآوری بهترین گزینه است گرچه با ورود نعمت یا بلای فرزند؛ با اندک سختی بهتر است از حدود دو سالگی عزیز جدید خانواده به همراه مادرش در یک خانه تفکیک شده زندگی نمایند …
مباحث جنسی بسیار فراتر از ظاهر ساده خود دارای تبعات و حاشیه‌های گوناگون می‌باشند. به همین دلیل پیشنهاد می‌گردد که تا زمان روشن شدن ابعاد بعضا موهومی داستان از همان نسخه ادیان در بحث چندهمسری استفاده گردد که عبارت است از: خانه‌های تفکیک شده و در عین حال عدم همجنسگرایی زنانه در بین همسران یک شوهر …
از نظر بنده آقای ماسک یک شخصیت دوست‌داشتنی و افسانه‌ای است در حالی که برخی اشتباهات بهتر است حداقل رسانه‌ای نگردد. بحث چندهمسری با فرزندان زیاد آن هم در خانه مشترک با در نظر گرفتن خصوصیات عصر باز؛ بیشتر جهنم جهنم خواهد ساخت تا کذا کذا گرچه بتوان از خدعه‌ای همچون همجنسگرایی زنانه همسران یک شوهر استفاده نمود و شاید بله اما باز هم در نهایت بهر ناناز؛ آره آره چرا که عصر امروز به واسطه ارتباطات فراگیر و بعضا ویرانگر از جهات مختلف با عصر پادشاهان باستان تفاوت دارد گرچه همان نیز آداب شاهنشاهی و تفکیک حرمسرا اجازه نخواهد داد آش شور شور بگردد ز عبرت جهانیان …
به عنوان مثال عزیزم دوست داری از این به بعد اِکس (X) اِکس (X) بگویم نام باشد مبارک جنابعالی؟؟ ها؟؟
به عنوان مثالی دیگر دوست داری بگویم گرگ که هیچ، گنجشک‌قمری هم دیگر چه کار آید بعد چند روز بازی؟؟ ها؟؟

این که نگفتم عینک چرا چرا ***** بهر اصغر نبود بابا کجا کجا

بس که بزم خاتم ریز باید ستود ***** رنگ به رنگ آخر کجا کجا

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است