آتشنشان‌ها

0
باز هم آتشنشان‌ها سوختند ***** تا به ما درس شرف آموختند
باز هم ما راه را سد ساختیم ***** سلفی از این فاجعه انداختیم
باز هم یک پیکر خونین و پاک ***** یک فرشته مانده زیر تل خاک
باز هم در امتحانی رد شدیم ***** باز خندیدیم و ساده رد شدیم
باز هم یک خانواده داغدار ***** کودکی که گریه دارد زار زار
کاش می‌شد زندگی را هدیه کرد ***** پای این غم تا قیامت گریه کرد
این منم کز غافله جامانده‌ام ***** از شجاعت‌های او وامانده‌ام
قهرمان شهر من تنها که نیست ***** مرگ پایان کبوترها که نیست
هر بزرگی با شرافت دفن شد ***** در قلوب خلق صاحب صحن شد
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

سید معین آرامیان

سید معین آرامیان (مات) شاعری نه چندان قدیمی است که هر روز فقط برای همان روز می‌جنگد تا بیش از پیش معمولی باشد. اعتقاد ایشان بر این پایه استوار است که خدا دقیقا بعد از ناامیدی از آخرین انسان در افکار ما ظاهر می‌شود اما این موضوع به معنای آن نیست که حضور ندارد بلکه در قعر تاریکی نیز مشتاقانه منتظر درخواست کمک ماست. به قول شاعر: «عشق یعنی وسط قصه تاریکی‌ها-کسی از در برسد نور تعارف بکند***او خداییست که هر روز مرا می‌بخشد-قول داده وَ محال است تخلف بکند.»

یک پاسخ قرار دهید