مهم‌ترین تجربه‌های دولت یازدهم-تحلیل‌های جهت‌دار

اتخاذ سیاست‌ها و رویکردهای مختلف چه با دروغ همراه باشند چه با صداقت، عموما در شرایطی موثر خواهند بود که طرف مقابل نتواند هدف نهایی را درک نماید. بازی کثیف سیاست یک آیین رایج و پذیرفته شده در تمام نقاط جهان می‌باشد اما ای کاش برخی از سیاست‌های ایران امروز کمی پخته‌تر تجزیه و تحلیل می‌شدند.

آمریکایی‌ها در اجرای سیاست‌های مختلف از علوم گوناگون استفاده می‌نمایند که در اجرای سیاست‌های اقتصادی نیز چنین رویکردی را دنبال می‌نمایند. به عنوان مثال سیاست تحریک اقتصادی خود را با روش‌ها و رویکردهای جامعه‌شناسی و روانشناسی ترکیب می‌نمایند تا در نهایت به واسطه ایجاد یا افزایش نااطمینانی، افزایش مصرف و احیانا سرمایه‌گذاری را مشاهده نمایند.

امیدوارم کسی از سخن بنده ناراحت نشود اما به راستی مشکل اقتصاد ایران ریاضیات است؟!

چند سال قبل شنیدم که یکی از اساتید برجسته اقتصاد اقدام به دعوت نخبگان ریاضی دانشگاه شریف به رشته اقتصاد نموده است که از نظر بنده، شخص مجری چنین رویکردی هنوز دید خاصی نسبت به اقتصاد ایران ندارد چرا که چنین رویکردهایی نمی‌توانند قابل دفاع باشند. وجود ثروت و یا مدرک در یک فرد شاید به پختگی نظرات وی کمک نماید اما نمی‌توان از قوه عقل غافل شد!

اقتصاد ایران ظاهرا در حال حرکت به سمت تعادل می‌باشد در حالی که با کمی دقت بسیاری از مسائل مشخص می‌شوند. به عنوان نمونه سیاست‌های کاملا ربوی و ویرانگر برای چندین سال مورد تاکید قرار می‌گیرند تا در نهایت یک دنیا دستاورد شماره گردد!

کشورهای غربی بخش عمده‌ای از رفاه خود را مدیون علم و تکنولوژی بالای خود در حوزه‌های گوناگون می‌باشند. به عنوان مثال آقای پوتین علیرغم شرایط سخت روسیه، پیشرفت علم و دانش را در اولویت‌های اصلی قرار داده است. این موضوع در حالی است که دولت یازدهم بودجه تحقیقاتی خود را به شدت کاهش داد و در عین حال بودجه بخش بهداشت و درمان را به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش داد. سوال بنده این است که آیا با شرایط فعلی می‌توان طرح تحول سلامت را ادامه داد و در عین حال تفکرات زیبا داشت؟؟؟

پیگیری تفکرات نفت‌محور و امید به درآمدهای آن باعث شد که باز هم حساب ویژه‌‌ای بر روی درآمدهای نفتی باز شود در حالی که گذشت زمان خودش بهترین آموزگار است.

بنده مباحث بالا را یادآوری نمودم تا در نهایت بگویم که نمی‌توان تمام سیاست‌های اجرا شده توسط دولت آقای روحانی را مورد حمایت قرار داد. به عنوان نمونه موضوع حذف قیمت درج شده بر روی یکسری از کالاها نمی‌تواند اثرات مثبتی برای اقتصاد ایران ایجاد نماید.

یکی از بزرگترین مشکلات ایران امروز، جزیره‌ای عمل نمودن در بخش‌های مختلف می‌باشد. بسیار جالب است که ایران امروز از پازل کامل اسلام، لیبرالیسم یا سوسیالیسم استفاده نمی‌کند و به رویکرد ترکیبی از مکاتب مختلف روی آورده است که متاسفانه نتیجه چنین رویکردی نه تنها حذف معایب مکاتب گوناگون نبوده است بلکه بخش عمده‌ای از معایب موجود در مکاتب مذکور قابل مشاهده می‌باشند. از نظر بنده، سیاست حذف قیمت درج شده بر روی کالاهای مورد نظر، یک سیاست بسیار بچه‌گانه است که بدون شک می‌توان برای آن همانند بسیاری از موضوعات دیگر تحلیل‌های جهت‌دار ارائه نمود.

نویسنده این مطلب از سخن گفتن لذت نمی‌برد و در عین حال از برخی سخنانش نیز می‌هراسد اما در هر حال گفتن برخی سخنان یک نوع عقده‌گشایی است. به عنوان مثال اگر به سخن خام و بسیار بچه‌گانه «ربا بهتر از تورم است.» توجه شود، عمق فاجعه تحلیل‌های جهت‌دار در اقتصاد ایران مشخص می‌گردد که چگونه سیاست‌های مجریان با تحلیل‌هایی بسیار احمقانه پوشش داده می‌شوند.

در مجموع اقتصاد ایران بسیار عجیب و حیرت‌انگیز است و به احتمال زیاد اعجاب آن در سال‌های آتی برطرف نخواهد شد …