رشد چین تا کجا ادامه می‌یابد؟

0
جمهوری خلق چین کشوری است که طی چند دهه اخیر اقتصاد دنیا را حیرت‌زده کرده است. میانگین رشد اقتصادی در حدود 10 درصد به مدت بیش از 30 سال بسیار خاص و خیره‌کننده می‌باشد که این کشور چنین رشدی را تجربه کرده است.
براساس گزارش صندوق بین‌المللی پول (IMF)، چین در سال 2017 میلادی دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) در حدود 12 تریلیون دلار بوده است که بعد از اقتصاد آمریکا با تولید ناخالص داخلی (GDP) در حدود 19 تریلیون دلار، دومین اقتصاد بزرگ دنیا بوده است. همچنین اعضای اتحادیه اروپا (EU) در مجموع دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) در حدود 17 تریلیون دلار بوده‌اند که بدون شک سایه سنگین چین را بر روی خود احساس می‌نمایند.
لازم به ذکر است که اگر تولید ناخالص داخلی (GDP) براساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP) مورد استناد قرار گیرد، جمهوری خلق چین بزرگترین اقتصاد دنیا می‌باشد که دارای جمعیتی در حدود یک میلیارد و سیصد و هشتاد میلیون نفر است.
بدیهی است که اگر چین مهار نشود، آمریکا را نیز همانند سایر رقبای خود پشت سر خواهد گذاشت چرا که فناوری چینی‌ها فاصله چندانی با آمریکایی‌ها ندارد. شاید بتوان اژدهای زرد را در واقعیت نیز آتش‌افروز دانست چرا که به تنهایی با پشتکار و در عین حال بی‌رحمی، کارخانه‌های زیادی را به آتش کشید!
جنگ تجاری چین و آمریکا ظاهرا بین دو کشور رخ داده است اما نمی‌توان کشورهای اروپایی را دوست چینی‌ها دانست. نخست‌وزیر چین به دنبال جلب حمایت اروپایی‌ها می‌باشد در حالی که از نظر نویسنده مطلب حاضر، آقای ترامپ از مدت‌ها قبل اروپایی‌ها را در موضوع چین با خود همراه کرده است. در شرایط فعلی اگرچه اروپایی‌ها نمی‌خواهند امتیاز دهند اما احتمالا مبارزه با چین برایشان اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. بنابراین در سیاست نباید بچه‌گانه رفتار کرد تا هر خردسالی بتواند به سادگی نیت واقعی طرف مقابل را درک نماید.
زمان بهترین آینه‌ای است که می‌تواند سوال ما را پاسخ دهد به همین دلیل برای روشن شدن موضوع منتظر می‌مانیم …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید